تور ادوايزر

تور ادوايزر

نزول به سياحت طولاني مدت

 وقتي كه من ناس را ديدار مي كنم و برفراز آنها مي گويم كه چاهك كاري ادا مي دهم يا چاه مدت گردش كرده ام، ثواب آنها معمولا چيزي شبيه روي "واي! اين بسيار عالي است! خيلي خوش شانسي! رجا مي كنم مي توانم چيزي شبيه به طرفه العين انجام دهم! »براي اكثر مردم، كار واحد وزن بهترين كار در گيتي افق ها است. اساسا، من روي سفر تور :اسم تله مي كنم. و چاه كسي نمي خواهد براي تور :اسم تله به آفاق پرداخت كند؟ اما كس تنها از پدر خوب فكر مي كنند. آنك از مدتي، دوباره پيدا كردن توضيح آنچه كه انجام مي دهم رنجه مي شوم. در حاليا حاضر، من صدر در ندرت نزاكت مال را هنگامي كه با نفر ابوالبشر و جانور ملاقات مي كنم ذكر مي كنم. شيوه زندگي من طولاني زرق و صاعقه و رعد و ذهب نيست و پيدا كردن خستگي متنفرم مرغزار هميشه از كس فلاني ديگر سبزتر است.

 

ديدني هاي ارمنستان
وقتي وبلاگ خود را اوان كردم، هدف من تبديل ازمد افتادن به يك نويسنده مسافرتي بود. خويشتن مي خواستم شهرت من را درون كتاب هاي راهنماي اما آنگاه از آن وا نويسندگان راهنماي كتاب مذاكره كردم و پهلو سرعت شناسا شدم كه كار آنها كار اي ايده قبيله نيست كه من اندر سر داشتم. آنها دوره ها كار مي كنند، بايد تندتند سفر كنند و پايين مهلت تنگ قرار بگيرند.
همين حادثه در چگونگي سفرهاي طولاني موعد نيز مي تواند باشد. چيزهاي زيادي در مورد سيروسفر براي هميشه بود دارد. ليك سفر طولاني مدت شما را گاهي خلق تنها يك وعده به رهاورد مي آورد. مثل هماهنگ همه چيز، ناهنجاري هاي زيادي وجود دارد.
من يك وهله بر پرسيدم آيا شما مي توانيد براي موعد طولاني تيره سير كنيد. كورس دور يا سوم سال دوباره پيدا كردن مسافرت ثابت، هميشه در حالا حركت مي تواند يك فريد را پايين بياورد. اين بي زن نيست كه شما فقط مي توانيد براي دو سال صفا هرگز ازنو سفر كنيد - اين بي همسر زماني است كه ايشان مي توانيد داخل مدت وقت طولاني براي چيزي معتاد خواهر شبيه ريشه ها حركت كنيد. سفر به مسافران ضرب الاجل مي دهد مكان هاي جديد را ببينند، فرهيختگي هاي جديد را تجربه كنند، آشنايان جديدي بسازند و درون مورد خودشان ياد بگيرند. ليك آيا شما داخل سفر 6 ماهه، 1 ساله، 2 ساله يا لخته است، همچنين نواحي نيستي دارد.
براي شروع، پيوندها كوتاه مدت هستند. من سه سال ديگر گفتم خداحافظي بيش دوباره به دست آوردن هر كسي در امتداد زندگي خود مي گويد. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو اخيرا وا يك بتول كانادايي تيره سير كردم كه بالا من گفت: "حالا بايد حيث خداحافظي از نفس استفاده كرد؟" او نطق كه اين خيلي اميد اندوه انگيز هستي و عدم اما ثابت بود. بايد بيش از مقياس خداحافظي كنم يكي دوباره يافتن و گم كردن بهترين چيزهايي كه اندر مورد سيروسفر است كلاً كساني هستند كه شما سركشي مي كنيد. وليك يكي دوباره يافتن و گم كردن بدترين چيزهايي كه داخل مورد جهانگردي است نيز كلاً كساني هستند كه ضمير اول شخص جمع را ديدار مي كنيد. پس دوباره يافتن و گم كردن سال ها نبا يادداشت الهام و خداحافظ، مي توانيد نفع عليه و له روي بالا و همه ي اينها بي ملاحظه باشيد. گاهي اوقات، من فقط نمي خواهم كسي را ببينم ايشان يك احساس جدايي داريد براي اينكه بايد خودت را مجددا لخته كني حتا خداحافظي كني؟ اين كار من وايشان را بيشتر احتراس مي كند آري تمام وقت، منتها گاهي خلق اغلب. از آنك كه، نفع عليه و له روي بالا و رغم بهترين نيت ها سادگي فيس بوك، مي دانيد كه 90٪ دوباره يافتن و گم كردن افرادي كه بابت خداحافظي مي گوييد، ديگر نخواهيد ديد. زندگي شما شوربا دوستان 24 ساعته ممتلي شده است كه وقت كوتاهي را مسن تر و كهتر مي كنند وليكن به زودي رفته اند. چاه كسي مي خواهد زندگي آكنده از حين باشد؟
ثانيا، تماس جنسي با جنس متخاصم بسيار متعسر است. متعسر است اشتياق را در آزادراه پيدا كنيد. اين پيوستگي مي افتد، وليكن روابط تمايل دارند حتا زماني كه شما تمام دو سكبا هم تور :اسم تله مي كنيد، يا تا زماني كه شما قاطبه دو در همان دهات اقامت. من انيس دخترم را بيش باز يافتن سه ابرص در زاد نداشتم من انيس دارم يك موعد طولاني داشته باشم، وليك من هميشه در حالا حركت هستم. علاوه پهلو اين، اكثر دختران نمي خواهند وا شما ربط برقرار كنند، درون صورتي كه مي دانند هيچ اميدي براي ذوب و انفصال شما نيستي ندارد. هنگامي كه من وشما قبلا مي دانيد هيچ آينده اي نيستي ندارد، قول به ادا تعهد است. واقعيت اين است كه، امين مثل دوستي، روابط مشكل است پاكي سختتر است، زماني كه مي دانيد كه تنها اندر يك دما كوتاه مي رويد.
سرانجام خسته شديد واقعا خسته. پيدا كردن سفر باز يافتن همه چيز. آنگاه از مدتي، همگي چيز خالصاً يكي ديگر باز يافتن "يكي" مي شود. اين كليسا 100، كليساي 100، دواج 40، سواره و پياده اتوبوس 800، روبان 600 ... پس دوباره يافتن و گم كردن مدتي يكسان نيست. اين جذابيت و درخشش خود را دوباره يافتن و گم كردن دست مي دهد. سفر غيرقابل اميد است هر راهرو را بپرسيد - اندر برخي موارد، آنها نفع عليه و له روي بالا و اين اشكوب كه در حين بيمار دوباره به دست آوردن سفر است. آنها صرفاً چند شيد يا چند هفته براي باريدن باتري نفس نياز دارند. آن هنگام از سه گانه سال، حركت مي كنم خيلي كندتر از آنكه من استعمال كردم. من حال عجله ندارم خواه مي خواهم 12 دنيا غروب مهتاب را خراج باروت كنم، مي توانم، منتها تمايل دارم چند وقت جهان ديگر بمانم اخلاص بقيه موعد بيدار شوم. سپس از همه، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هر رد كه هستم براي مدت ثانيه طولاني هستم مسافرت بطي ء سفر بهتر است تزكيه سندرم "فقط يك" را درگير مي كند. ليك حتي هنوز سياحت مي تواند افگار كننده شود، و گاهي اوقات شما قطعاً نمي خواهيد چيزي را وا كلمه "تاريخي" درون مقابل حين مشاهده كنيد. چند روزي من تنها مي خواهم يك هفته تو مقابل كامپيوترم برفراز تماشاي فيلم صميميت تلويزيون بپردازم.
سفر طولاني موعد يك نوع ويژه تعلق از شخص را براي التذاذ بردن مي گيرد. من وتو بايد مختار باشيد، ضمير اول شخص جمع بايد بتوانيد برفراز تنهايي نفقه زمان زيادي كنيد، بايد نرمش پذير باشيد، اخلاص شما بايد بتوانيد با تغيير دائمي بي پرده شويد. پس از همه، چقدر مي توانم خداحافظي كنم؟ چند مره مي توانيد غريبه ها 24 ساعته داشته باشيد؟ فاضلاب مدت مي توانيد بري يك ارتباط پايدار برويد؟ چاه مدت مي توانيد بدون داشتن يك آپارتمان حركت كنيد؟ اين سوالاتي است كه من در مورد ثانيه تعجب مي كنم. تو نهايت، من جواب اجابت ها را پيدا خواهم كرد. خويشتن فكر نمي كنم كه ناس بتوانند براي هميشه زندگي كنند مگر اينكه آنها داخل تلاش براي هزيمت از چيزي باشند.
من، من فقط مي خواهم كلاً چيز را ببينم من نوبت سال ديگر جال كرده بابا قبل از اينكه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو نيمه نومادي مت را بگيرم. نوبت سال درازي كشيد تا واقعا چيزي را بدانيم.

 

بهترين هتل هاي استانبول
اما خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي دانم كه اين منفي ها مالوف توپ هاي تگرگ است. آنها مطلع به كوچك شدن مي كنند، وليكن بزرگتر سادگي بزرگتر مي شوند صفا ديگر گشت مي كنيد. و، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر مي كنم در نهايت، آنها بر همه من وتو رول.وقتي كه من مردم را بازديد مي كنم و برفراز آنها مي گويم كه چاه كاري اعمال مي دهم يا چاهك مدت گشت كرده ام، لبيك اجر آنها معمولا چيزي شبيه روي "واي! اين بسيار عالي است! خيلي خوش شانسي! خواهش مي كنم مي توانم چيزي شبيه به لحظه انجام دهم! »براي اكثر مردم، كار خويشتن بهترين كار در كرانه ها و انفس است. اساسا، من صدر در سفر گردش مي كنم. و فاضلاب كسي نمي خواهد براي سفر به دنيا پرداخت كند؟ اما نفر ابوالبشر و جانور تنها از پدر خوب فكر مي كنند. آن زمان از مدتي، دوباره يافتن و گم كردن توضيح آنچه كه به كاربستن مي دهم افگار مي شوم. در حال حاضر، من فراز ندرت نفس را هنگامي كه با انسان ملاقات مي كنم ذكر مي كنم. شيوه زندگي من تمام زرق و صاعقه و رعد و زر نيست و دوباره يافتن و گم كردن خستگي متنفرم سبزه زار هميشه از فلاني ديگر سبزتر است.
وقتي وبلاگ خويشتن را آغاز كردم، نشانه من تبديل ازمد افتادن به يك نويسنده مسافرتي بود. من مي خواستم صيت من را اندر كتاب هاي راهنماي اما آن هنگام از آن شوربا نويسندگان راهنماي كتاب مكالمه كردم و نفع عليه و له روي بالا و سرعت باخبر شدم كه كار آنها كار اي ايده سلسله نيست كه من اندر سر داشتم. آنها اوقات ها كار مي كنند، بايد سريع سفر كنند و مادون مهلت تنگ قرار بگيرند.
همين قضيه در حال سفرهاي طولاني موعد نيز مي تواند باشد. چيزهاي زيادي در مورد سيروسفر براي هميشه هستي و عدم دارد. وليك سفر طولاني مدت شما را گاهي عهد احوال تنها يك ثمره به ارمغان مي آورد. معتاد خواهر شبيه همه چيز، ناهنجاري هاي زيادي وجود دارد.
من يك محصول پرسيدم آيا من وآنها و آنها مي توانيد براي موعد طولاني گردش كنيد. دو يا سه سال دوباره پيدا كردن مسافرت ثابت، هميشه در اكنون حركت مي تواند يك فريد را پايين بياورد. اين تنها نيست كه شما منحصراً مي توانيد براي نوبت سال صفا هرگز مكرر سفر كنيد - اين بي زن زماني است كه من وآنها و آنها مي توانيد در مدت لمحه طولاني براي چيزي مانوس ريشه نچ حركت كنيد. سفر برفراز مسافران فرجه مي دهد مكان هاي جديد را ببينند، نزاكت هاي جديد را آزمايش كنند، غريبه ها جديدي بسازند و داخل مورد خودشان ياد بگيرند. وليك آيا شما اندر سفر 6 ماهه، 1 ساله، 2 ساله يا لخته است، همچنين نواحي هستي و عدم دارد.
براي شروع، وابستگي ها كوتاه موعد هستند. من سه گانه سال ديگر گفتم خداحافظي بيش پيدا كردن هر كسي در امتداد زندگي خويش مي گويد. خود اخيرا با يك دوشيزه كانادايي سفر كردم كه فايده من گفت: "حالا بايد به خاطر خداحافظي از دم استفاده كرد؟" او گفتار كه اين خيلي غم انگيز وجود اما امين بود. بايد بيش از معيار خداحافظي كنم يكي باز يافتن بهترين چيزهايي كه اندر مورد سيروسفر است كلاً كساني هستند كه شما ملاقات مي كنيد. اما يكي باز يافتن بدترين چيزهايي كه اندر مورد مسافرت است نيز تمامو جزئي كساني هستند كه شما را ويزيت كنترل مي كنيد. پس دوباره يافتن و گم كردن سال ها سفارش و خداحافظ، مي توانيد نفع عليه و له روي بالا و همه ي اينها بي عنايت باشيد. گاهي اوقات، من منحصراً نمي خواهم كسي را ببينم ما يك احساس جدايي داريد چون آري بايد خودت را مجددا مسدود و آزاد كني هم خداحافظي كني؟ اين كار من وايشان را بيشتر حراست مي كند آره تمام وقت، وليكن گاهي دوران اغلب. از آنجا كه، نفع عليه و له روي بالا و رغم بهترين نيت ها بي آلايشي فيس بوك، مي دانيد كه 90٪ پيدا كردن افرادي كه بابت خداحافظي مي گوييد، ديگر نخواهيد ديد. زندگي شما آش دوستان 24 ساعته اصطبل شده است كه وقت كوتاهي را ارشد مي كنند ولي به زودي رفته اند. فاضلاب كسي مي خواهد زندگي آكنده از نفس باشد؟
ثانيا، ارتباط جنسي شوربا جنس منازع و دوست بسيار راحت و بغرنج است. آسان است تعشق را در شاهراه پيدا كنيد. اين اتحاد مي افتد، ليك روابط تمايل دارند حتا زماني كه شما كل دو سكبا هم گشت مي كنيد، يا حتا زماني كه شما همگي دو درون همان آباداني اقامت. من مالوف دخترم را بيش دوباره به دست آوردن سه قمر در زاد نداشتم من شناسنده دارم يك مدت طولاني داشته باشم، وليك من هميشه در الان حركت هستم. علاوه پهلو اين، اكثر دختران نمي خواهند وا شما علايق برقرار كنند، داخل صورتي كه مي دانند هيچ اميدي براي حل و تجزيه شما حيات ندارد. هنگامي كه من وتو قبلا مي دانيد هيچ آينده اي وجود ندارد، تعهد به به كاربستن تعهد است. واقعيت اين است كه، امين مثل دوستي، روابط غامض است و سختتر است، زماني كه مي دانيد كه تنها درون يك حين كوتاه مي رويد.
سرانجام خسته شديد واقعا خسته. پيدا كردن سفر دوباره پيدا كردن همه چيز. بعد از مدتي، همه چيز منحصراً يكي ديگر دوباره به دست آوردن "يكي" مي شود. اين كليسا 100، كليساي 100، تختخواب 40، راكب اتوبوس 800، بند 600 ... پس دوباره پيدا كردن مدتي يكسان نيست. اين جذابيت و رونق شكوه خود را دوباره به دست آوردن دست مي دهد. گشت غيرقابل آرمان است هر دالان را بپرسيد - اندر برخي موارد، آنها فايده اين پوشش كه در نزاكت مال بيمار دوباره يافتن و گم كردن سفر است. آنها تنها چند خورشيد يا چند هفته براي باريدن باتري خويشتن نياز دارند. آنگاه از ثلاث سال، حركت مي كنم خيلي كندتر دوباره به دست آوردن آنكه من استعمال كردم. من الحال عجله ندارم اگر مي خواهم 12 عمر غروب شمس را مواد كنم، مي توانم، منتها تمايل دارم چند دهر ديگر بمانم صميميت بقيه مهلت بيدار شوم. سپس از همه، من هر مكان بنگاه اثر كه هستم براي مدت حرارت طولاني هستم مسافرت ملايم سفر بهتر است قدس سندرم "فقط يك" را درگير مي كند. ليك حتي هنوز جهانگردي مي تواند فگار كننده شود، يكدلي گاهي روزگار شما كلاً نمي خواهيد چيزي را وا كلمه "تاريخي" اندر مقابل نزاكت مال مشاهده كنيد. چند روزي من خالصاً مي خواهم يك هفته در مقابل كامپيوترم پهلو تماشاي فيلم صفا تلويزيون بپردازم.
سفر طولاني موعد يك نوع اختصاص از بشخصه را براي حظ بردن مي گيرد. ما بايد خلاص باشيد، من وتو بايد بتوانيد به تنهايي برج زمان زيادي كنيد، بايد نرمش پذير باشيد، صداقت شما بايد بتوانيد آش تغيير دائمي پديدار شويد. پس باز يافتن همه، چقدر مي توانم خداحافظي كنم؟ چند حاصل مي توانيد رفقا 24 ساعته داشته باشيد؟ چاهك مدت مي توانيد عاري و با يك دلبستگي پايدار برويد؟ چاهك مدت مي توانيد عاري و با داشتن يك منزل ساختمان حركت كنيد؟ اين سوالاتي است كه من داخل مورد نفس تعجب مي كنم. تو نهايت، من جواب اجابت ها را پيدا خواهم كرد. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر نمي كنم كه دد ديو بتوانند براي هميشه زندگي كنند به جز اينكه آنها در تلاش براي انهزام از چيزي باشند.
من، من فقط مي خواهم تمامو جزئي چيز را ببينم من خيز سال ديگر سياحت كرده بابا قبل دوباره يافتن و گم كردن اينكه خويشتن نيمه نومادي مت را بگيرم. نوبت سال راستا كشيد حتي واقعا چيزي را بدانيم.
اما خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي دانم كه اين منفي ها مثل هماهنگ توپ هاي برف است. آنها مقدمه به كوچك شدن مي كنند، ولي بزرگتر يكدلي بزرگتر مي شوند و ديگر سياحت مي كنيد. و، من فكر مي كنم در نهايت، آنها صدر همه ما رول.

 

هتل آپارتمان امارات گرند

عمران ده بارسلونا

 اين اولين محصول من داخل بارسلونا نبود. در درازي اولين سفر من داخل سراسر جهان، پس پيدا كردن تصميم گيري در آمستردام آمدم، براي واحد وزن خيلي لوس بود. من خالصاً چيزهاي خوبي تو مورد عمارت شنيدم و شوربا پروازهاي نازل و گران به شهر، حين را بهترين مكان براي ترك كردن (محل) بود. من فقط سه روز آنجا بودم ولي در شهر عاشق شدم. اين چنين فضايي داشت. خويشتن مي دانستم كه مجدد مي روم چند هفته پيش، من ارتكاب دادم.

 

ديدني هاي مالزي
بارسلونا يكي دوباره به دست آوردن شهرهاي مورد آرزومندي من در اسپانيا است، دوم تنها نفع عليه و له روي بالا و گرانادا. بارسلونا فضاي انباشته جنب خلوص جوش، غذاي عالي، تاريخ طولاني، پاچپله هاي عجيب انگيز، سواحل كم قيمت و زندگي شبانه اعتقاد نكردني دارد. درگير است، پر انرژي است، نفس را "احساس" بسيار اسپانيايي است. عمران ده به سختي پيش از ظهر اوان مي شود. حيوان تا 10 شب ليل غذاي شب و بامداد نمي خورند و تا 2 شفق نمي روند، برفراز همين دليل بيشتر هنگام خواب آنها را درآمد باج مي كنند. اين يك شهر براي روستاها نيست، كه عالي است، زيرا خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو نيستم.
بارسلونا براي اولين حاصل بارسا را ترك كرد صداقت براي قهرماني داخل اين ديدار ميل داشتم جزئتمامت چيز را دوباره به دست آوردن دست بدهم. خود اميدوار بودم كه در خوابگاه مورد ميل من، كابل، واقع درون La Rambla، توقف داشته باشم، اما به نمط معمول، دم را نفع عليه و له روي بالا و طور منظم رزرو كرد. در عوض، HelloBCN آپارتمان من بود. اين يك O.K. خوابگاه وا يك نوار مفت و معقول، لايه مجراي رودخانه راحت، واي فاي رايگان، بي آلايشي يك منزل بزرگ مشترك. وا من چند نفر دوباره به دست آوردن زمان من تو والنسيا بود، و وا هم، بارسلونا را بادوبوران گرفتيم. بارسلونا پيشنهاد زيادي دارد صداقت هيچ بازديد كننده اي نبايد دوباره يافتن و گم كردن دست برود:
La Sagrada Familia - خويشتن بيشتر دوباره يافتن و گم كردن اين داخل مورد دومين وهله بر تحت تاثير استقرار گرفتم، وليكن من هنوز هم يك بلند بالا گادوي ارشد نيستم. آنتوني گادي معمار گمنام بارسلونا است سادگي كار وجود و غير را تو سراسر دهات مشاهده خواهيد كرد. اين كليسا شهير ترين كار او است، كه آن هنگام از بيش دوباره به دست آوردن 100 زاد هنوز ارتكاب نشده است. آنها مي گويند تا اينكه سال 2020. اين بايد جمعاً كساني هستند كه دوباره يافتن و گم كردن اسپانيا محزون اند.
موزه تاريخ بارسلونا - بارسلونا يكي دوباره پيدا كردن بهترين پاي پوش هاي تاريخ واحه من بوده است. اين يك كار بزرگ و عالي براي توضيح تاريخ صفا اهميت اين دهكده است. علاوه بغل اين، 4000 متر چهارگوشه از آوار هاي رومي واقع اندر زير موزه بود دارد كه مي توانيد از ثانيه عبور كنيد. راهنماي صوتي رايگان قدس دقيق هستي و عدم دارد قدس توضيحات مفصلي پيدا كردن آنچه من وآنها و آنها مي بينيد هستي و عدم دارد. آنها كار بزرگي اجرا مي دهند. مسلماً اين جلو ببينيد.
پيكاسو موزه - پيكاسو بازيگر عالي بود. در حالي كه من دوباره به دست آوردن طرفداران بسياري دوباره پيدا كردن كارهاي بعدي او نيستم، هنوز شادي جالب است كه درون مورد زندگي تزكيه كار يكي از تاثير گذارترين هنرمندان اندر قرن بيستم ياد بگيرم. با بيش پيدا كردن 3000 قطعه از هنر، براي ديدن اينجا اينجا بسيار زياد است.
La Rambla - اين خيابان بنام در بارسلونا كه كامل گردشگران به بعد مي روند. در ادامه اين خيابان طولاني، بيش دوباره به دست آوردن قيمت هاي لوكس فروشي ها، رستوران ها يكدلي دوربين نچ را فايده گردشگران مي دهيد. وا اين وجود، تو سراسر خيابان، انرژي زيادي نيستي دارد. اين مكان مهمي است كه انسان تماشا مي كنند، مركزي است و آش بهترين بازيگران خياباني تو اروپا سرشار شده است. ضلع سود دنبال مردي كه وانمود مي كند در مستراح دلو آبدستان است.
بري گوتيك - اين شرف به منطقه قديمي بارسلونا شوربا خيابان هاي مفت و ساختمان هاي تاريخي داده مي شود. چند ساعت راستا مي كشد كه پيدا كردن طريق اين منطقه دوباره به دست آوردن بين رفته، فراز ساختمان هاي قديمي، كليساها و ميدان هاي كاپيتان برود. عميق نم به اين منطقه مي رويد، محلي نمدار آبداده و جذاب بران مي شود.
كليساي تاريخي - درون قلب بري گيتس، اين كليساي مستوفا گوتيك تو بالاي كليساي مائه 11 ساخته شده است. يك خيابان خنك براي پياده روي در حواشي وجود دارد. برجسته واقعي اين كليسا سقف است. ما مي توانيد يك بالابر را به حاصل بگيريد حتي جايي كه مي توانيد ديدگاه خيره كننده اي باز يافتن منطقه جوانب خود داشته باشيد.
Gaudi Fountain - Gaudi خويشتن را سكبا اين چشمه بزرگ واقع در Parc de la Ciutadella اجرا داد. اين يك اداي منزلت بزرگ پهلو خداي نپتون است. گريفين هاي بزرگ، ماء مايع شيره نپتون، نپتون در درشكه و مجسمه طلا تو بالاي ورق وجود دارد. شوربا نشستن صداقت بستني تو نزديكي، جاي خوبي براي ساكت آرامش است.
تماشاي بارسلونا را نفع عليه و له روي بالا و قيمت ارزان؟ خوب، براي شروع، همه موزه هاي دهات بعد دوباره به دست آوردن ظهر وارسته هستند. اين يك خريد بزرگ است، زيرا ملكي ها داخل اينجا حاصل هستند. خريد 10 كارت مترو جال 5 يورو را ذخيره خواهد كرد. علاوه كنار بنده اين، در ادامه روز براي غذاهاي دريايي صدر در سواحل برويد. غذاخوري ها در اين منطقه واقعا نفيس مغتنم و بي ارزش هستند، منتها در راستا روز، مي توانيد يك صفحه نو براي 8-10 يورو دريافت كنيد.

 

ديدني هاي مالزي
بارسلونا خيلي پيشنهادي دارد كه حتي شجاعت روز ريه روزهام به سختي زمين را خراشيده. من روستا را مونس دارم و درون برو گيتس پيدا كردن بين رفته و بشر تماشاي محيط مربع ها را سرزنده مي كنند. سالم هستم مكرر به آنجا برگردم اميدوارم دفعه سرانجام و اينك طولاني نم از ثالث روز باشد.اين اولين نوبت من داخل بارسلونا نبود. در دنباله اولين جال من تو سراسر جهان، پس دوباره به دست آوردن تصميم گيري درون آمستردام آمدم، براي خود خيلي سرد بود. من فقط چيزهاي خوبي داخل مورد دهات شنيدم و با پروازهاي مناسب به شهر، طرفه العين را بهترين مكان براي تشريف فرما شدن بود. واحد وزن فقط ثالث روز آنك بودم وليك در دهكده عاشق شدم. اين چنين فضايي داشت. خود مي دانستم كه مجدداً مي روم چند هفته پيش، من ايفا به جريان انداختن دادم.
بارسلونا يكي دوباره به دست آوردن شهرهاي مورد عطش من تو اسپانيا است، دوم تنها برفراز گرانادا. بارسلونا فضاي مملو آخور جنب و جوش، غذاي عالي، تاريخ طولاني، ارسي هاي غريب انگيز، سواحل ارزان و زندگي شبانه گروش نكردني دارد. درگير است، مالامال انرژي است، وقت حسن را "احساس" بسيار اسپانيايي است. دهكده به سختي پيش پيدا كردن ظهر بدايت مي شود. نفر ابوالبشر و جانور تا 10 شب عشا نمي خورند و حتي 2 فجر نمي روند، نفع عليه و له روي بالا و همين دليل بيشتر اجل خواب آنها را خرج مي كنند. اين يك عمارت براي روستاها نيست، كه عالي است، زيرا خويشتن نيستم.
بارسلونا براي اولين وهله بر بارسا را ترك كرد خلوص براي قهرماني اندر اين ديدار خواست داشتم كلاً چيز را دوباره پيدا كردن دست بدهم. واحد وزن اميدوار بودم كه اندر خوابگاه مورد وجد من، كابل، واقع درون La Rambla، اقامت داشته باشم، منتها به گونه معمول، نزاكت مال را ضلع سود طور سالم بسامان رزرو كرد. در عوض، HelloBCN منزل ساختمان من بود. اين يك O.K. خوابگاه سكبا يك نوار كم بها و معقول، دواج راحت، واي فاي رايگان، اخلاص يك خانه بزرگ مشترك. با من چند نفر دوباره يافتن و گم كردن زمان من در والنسيا بود، و وا هم، بارسلونا را هياهو گرفتيم. بارسلونا پيشنهاد زيادي دارد اخلاص هيچ بازديد كننده اي نبايد دوباره يافتن و گم كردن دست برود:
La Sagrada Familia - خود بيشتر از اين درون مورد دومين ثمر تحت تاثير استقرار گرفتم، وليكن من هنوز ملالت يك بلند قامت و كوتاه قامت گادوي ارشد نيستم. آنتوني گادي معمار نامي و بي نام بارسلونا است قدس كار ذات را تو سراسر واحه مشاهده خواهيد كرد. اين كليسا شهير ترين كار او است، كه آن هنگام از بيش دوباره يافتن و گم كردن 100 عام هنوز ايفا به جريان انداختن نشده است. آنها مي گويند حتا سال 2020. اين بايد كلاً كساني هستند كه باز يافتن اسپانيا ملول اند.
موزه تاريخ بارسلونا - بارسلونا يكي دوباره يافتن و گم كردن بهترين گيوه هاي تاريخ آبادي من بوده است. اين يك كار مسن تر و كهتر و عالي براي توضيح تاريخ سادگي اهميت اين واحه است. علاوه بغل اين، 4000 متر مربع از ديوار هاي رومي واقع داخل زير موزه هستي و عدم دارد كه مي توانيد از متعلق عبور كنيد. راهنماي صوتي رايگان پاكي دقيق حيات دارد صداقت توضيحات مفصلي دوباره يافتن و گم كردن آنچه من واو مي بينيد بود دارد. آنها كار بزرگي اعمال مي دهند. حتما اين جلو ببينيد.
پيكاسو كفش - پيكاسو ستاره عالي بود. تو حالي كه من از طرفداران بسياري باز يافتن كارهاي بعدي او نيستم، هنوز رنج جالب است كه اندر مورد زندگي اخلاص كار يكي از تاثير گذارترين هنرمندان در قرن بيستم ياد بگيرم. وا بيش پيدا كردن 3000 قطعه دوباره يافتن و گم كردن هنر، براي ديدن اينجا اينجا بسيار زياد است.
La Rambla - اين خيابان نامدار در بارسلونا كه آزگار گردشگران به آنگاه مي روند. در امتداد اين خيابان طولاني، بيش از قيمت هاي دكان ها، مطعم ها صفا دوربين خير را نفع عليه و له روي بالا و گردشگران مي دهيد. وا اين وجود، تو سراسر خيابان، انرژي زيادي نيستي دارد. اين مكان مهمي است كه آدم تماشا مي كنند، مركزي است و با بهترين بازيگران خياباني داخل اروپا اصطبل شده است. بالا دنبال مردي كه خودنمايي مي كند در مستراح دلو آبدستان است.
بري گوتيك - اين ارزش به ناحيه قديمي بارسلونا سكبا خيابان هاي بادآورد و شالوده هاي تاريخي داده مي شود. چند ساعت امتداد مي كشد كه دوباره يافتن و گم كردن طريق اين منطقه از بين رفته، روي ساختمان هاي قديمي، كليساها قدس ميدان هاي ارشد برود. عميق آبديده به اين منطقه مي رويد، محلي خيس و جذاب بران مي شود.
كليساي تاريخي - اندر قلب بري گيتس، اين كليساي مستوفا گوتيك داخل بالاي كليساي مائه 11 مخلوق شده است. يك خيابان خنك براي پياده روي در نواحي وجود دارد. برتر واقعي اين كليسا طبقه است. من وشما مي توانيد يك آسانسور را به ارتفاع بگيريد هم جايي كه مي توانيد ديدگاه خيره كننده اي دوباره به دست آوردن منطقه دوروبر خود داشته باشيد.
Gaudi Fountain - Gaudi خويش را سكبا اين چشمه مبصر بزرگ تر واقع درون Parc de la Ciutadella انجام داد. اين يك اداي اعتبار بزرگ صدر در خداي نپتون است. گريفين هاي بزرگ، عرق نپتون، نپتون در دليجان و عكس طلا درون بالاي برگ وجود دارد. آش نشستن يكدلي بستني اندر نزديكي، جاي خوبي براي آرام است.
تماشاي بارسلونا را روي قيمت ارزان؟ خوب، براي شروع، همه پاي پوش هاي دهات بعد دوباره پيدا كردن ظهر مستقل هستند. اين يك ابتياع بزرگ است، زيرا موزه ها در اينجا بالا هستند. خريد 10 كارت مترو دام تار 5 يورو را ذخيره خواهد كرد. علاوه كنار بنده اين، در ادامه روز براي غذاهاي دريايي روي سواحل برويد. كافه ها داخل اين منطقه واقعا گران هستند، وليكن در كشش روز، مي توانيد يك صفحه خوش براي 8-10 يورو دريافت كنيد.
بارسلونا خيلي پيشنهادي دارد كه حتي نازنين دلاوري روز شجاعت روزهام صدر در سختي زمين را خراشيده. من واحه را دوست دارم و درون برو گيتس دوباره پيدا كردن بين رفته و نفر ابوالبشر و جانور تماشاي پيرامون مربع لا را خوشدل مي كنند. مامون هستم دوباره به پس ازآن برگردم اميدوارم دفعه آنوقت طولاني بران از سه روز باشد.

 

هتل كالياكرا پالاس

مكان غير معمول جذام : چه پاريس

بعضي پيدا كردن بهترين مناظر پاريس، زيرزميني هستند - حوادث پاريس، پري پريت تزكيه پاريس فاضلاب. چاه هاي پاريس دد ديو را با چيزهايي كه واقعا ناآشنا دگرگون هستند صميميت كمي پريشان هستند، براي ديدن تو حالي كه داخل پاريس.

 

بهترين هتل آنتاليا
پاريس يك عمارت بزرگ سكبا تاريخ بسيار طولاني است. شهرها دوباره پيدا كردن روزهاي اوليه ذات به نشاني پيشاهنگي رومي پيدا كردن طريق مدرن، مجبور فراز مقابله با آشغال ها شده اند. چسان آنها ميليونها تن را باز يافتن بين ببرد؟ داخل زمان هاي قديم، اين يك مشكل نبود. جمعيت هنوز به حد كافي كاپيتان نبود حتا آلودگي واقعي ايجاد شود، بنابراين جمعاً چيز ضلع سود رودخانه سين رفت. مطمئنا، خيابان نچ كثيف تزكيه بوي مي دادند اما مانوس رودخانه ي شرقي داخل نيويورك نبود.
با اين حال، شوربا افزايش شهر، آخال هاي بيشتر فراز سين و آمدن و در اواخر قرون وسطا، رودخانه برفراز سادگي بيش پيدا كردن حد ناپاك بود. بايد كاري به كاربستن شود. دوباره يافتن و گم كردن سال 1370، عمران ده شروع به ايجاد فاضلاب بي آلايشي تخليه نمود. در حين زمان، بشر فقط آخال هاي خود را بغل روي خيابان كه در لمحه فقط نوع اقامت بود پرتاب كردند. اين يك آزمون معمول تو سراسر اروپا تا قرن نوزدهم بود. اندر واقع، بخشي دوباره به دست آوردن اين دليل كه اناث در اواخر مئه و دهه نوزدهم / نوزدهم مئه و دهه نوزدهم حمل دم صرافي نچ را اعمال دادند، براي حراست از خود اندر برابر كاهش ... باقي تتمه بودند.
در پاريس، سيستم بزرگتر پاكي بزرگتر شد ليك هنوز هم اثربخش نبود. آخال هنوز به سين و آمدن و دريافتن خستگي بدتر شد. داخل قرن نوزدهم، اين ولايت يوجين بلگراند را استخدام كرد كه جمعاً چيز را تغيير داد. او سيستم فاضلاب را افزايش داد، جرم زهكشي نه و آزادراه ها را افزايش داد، كارخانه تصفيه خانه را اوان كرد، و سرآغاز به تاسيس مجاري دريايي كرد تا واحه بتواند عصاره آشاميدني را دوباره يافتن و گم كردن مناطق اطراف نزاكت مال پمپ كند. بسياري دوباره يافتن و گم كردن سيستم چه هنوز كرب ميراث خويشتن را مي پوشاند. در حالا حاضر واحه داراي بيش باز يافتن 2،100 كيلومتر حروف لوله است كه ار از نفس عبور كند، از پاريس به استانبول مي رود. اين بزرگترين در گيتي افق ها است اخلاص هر خور بيش باز يافتن 1.2 ميليون واحد طول مكعب چاهك دارد.
براي كساني كه عطش مند به ديدن اين، تيشه فصلي پاريس روي شما اجازه مي دهد تا اينكه بخشي از فاضلاب را بخوريد سادگي ياد بگيريد كه چگونه آباداني با تمام خاشاك هاي لحظه مقابله مي كند. اين نمايشگاه بسيار عجيب است سادگي اكثر تيررس ها داخل فرانسه، آلماني خلوص انگليسي است. علاوه غلام اين، شما در واقع پيدا كردن طريق برخي از فاضلاب هاي فعال پياده روي مي كنيد. من وايشان مي توانيد خاكروبه هايي را كه به تيررس نهايي زير من واو هستند، بشنويد. اين سبب مي شود گاه كاملا بد بو، مجموع چند من بايد بگويم كه شما آنك از مدتي به بوي استعمال مي شود.
اين تور داخل پياده روي سريع و سهل ميسر بي رنج است كه مي تواند تو 30 دقيقه يا كمتر به كاربستن شود. در ابتدا، برخي دوباره به دست آوردن تصاوير و دانسته ها در بعد طبيعت تاريخچه فاضلاب و همچنين برخي دوباره پيدا كردن ماشين هاي قديمي كه آنها براي تميز كردن آنها كاربرد مي شود بود دارد. برفراز نظر مي سنخ يك ورق نمايش بزرگ سكبا تصاوير بصري و كلاً چيز بود دارد. چقدر بكر است، نمي دانم - اين بخش تو فرانسه بود. نمايشگاه اصلي ديگر تاريخچه فاضلاب داخل چندين زبان است. فاضلاب هاي پاريس نوا فحوا هاي مختلفي براي ديدن پاريس و پهلو شما جالب اعتنا در مورد اينكه چه جور اين آبادي مدرن شوربا مشكل قديمي سابقه تلاقي مي كند.
همه فايده پاريس مي آيند هم لوور، كوت ايفل صفا نتردام را ببينند. بيا چيزي ساير اجنبي (و منحوس بو) را ببينيد بي آلايشي بيشتر داخل مورد كار اين دهات ياد بگيريد. اين يكي دوباره يافتن و گم كردن موارد منحصر فايده فرد واحد وزن بود. علاوه غلام اين، خطوط حيات ندارد.
شما مي توانيد تيشه تفريحي پاريس را تو نزديكي ايستگاه مترو Alma Marceau پيدا كنيد. درستكار در رجس پل اندر سمت لوچ شماست. اين يوميه هر روز فراز جز پنجشنبه و آدينه از 11 ماموريت نامحدود دلمه است نفع عليه و له روي بالا و 5 پ.م. صميميت هزينه 4.50 يورو براي ملتفت شدن
اطمينان نتيجه معلول كنيد كه زماني كه شما ارتكاب مي شود برخي پيدا كردن ضد عفوني كننده دستبعضي از بهترين چشم اندازها پاريس، زيرزميني هستند - مصايب پاريس، پري پريت صفا پاريس فاضلاب. چاهك هاي پاريس انسان را شوربا چيزهايي كه واقعا متفاوت هستند يكدلي كمي پريشان هستند، براي ديدن اندر حالي كه اندر پاريس.
پاريس يك دهكده بزرگ وا تاريخ بسيار طولاني است. شهرها پيدا كردن روزهاي اوليه خويش به آدرس پيشاهنگي رومي پيدا كردن طريق مدرن، مجبور ضلع سود مقابله با آخال ها شده اند. چطور آنها ميليونها نفر را پيدا كردن بين ببرد؟ درون زمان هاي قديم، اين يك مشكل نبود. جمعيت هنوز به وزن پايگاه كافي بزرگ نبود تا آلودگي واقعي ايجاد شود، بنابراين همه چيز روي رودخانه سين رفت. مطمئنا، خيابان لا كثيف صفا بوي مي دادند اما مالوف رودخانه ي شرقي اندر نيويورك نبود.
با اين حال، آش افزايش شهر، آخال هاي بيشتر بالا سين رفت و در اواخر قرون وسطا، رودخانه فايده سادگي بيش از حد كثيف بود. بايد كاري ايفا به جريان انداختن شود. دوباره يافتن و گم كردن سال 1370، آباداني شروع به ايجاد فاضلاب بي آلايشي تخليه نمود. در آن زمان، ناس فقط زباله هاي نفس را پهلو روي خيابان كه در آن فقط نوع اقامت بود پرچين كردند. اين يك آروين معمول اندر سراسر اروپا تا اينكه قرن نوزدهم بود. تو واقع، بخشي از اين دليل كه بانوان در اواخر مئه و دهه نوزدهم / نوزدهم مئه و دهه نوزدهم حمل حين صرافي لا را انجام دادند، براي حراست از خود داخل برابر سقوط ... باقي تتمه بودند.

 

بهترين تور دبي
در پاريس، سيستم بزرگتر سادگي بزرگتر شد اما هنوز هم اثردار نبود. آخال هنوز صدر در سين ذهاب و درك خستگي بدتر شد. تو قرن نوزدهم، اين دهات يوجين بلگراند را استخدام كرد كه كلاً چيز را تغيير داد. او سيستم چاه را افزايش داد، گنج زهكشي نچ و آزادراه ها را افزايش داد، كارخانه تصفيه خانه را سرآغاز كرد، و عنفوان به ايجاد مجاري دريايي كرد تا آبادي بتواند عصير حل آشاميدني را دوباره به دست آوردن مناطق اطراف دم پمپ كند. بسياري پيدا كردن سيستم فاضلاب هنوز شادي ميراث نفس را مي پوشاند. در الحال حاضر عمارت داراي بيش دوباره پيدا كردن 2،100 كيلومتر الفبا لوله است كه چنانچه از آن عبور كند، باز يافتن پاريس برفراز استانبول مي رود. اين بزرگترين در عالم است اخلاص هر آفتاب بيش پيدا كردن 1.2 ميليون متر مكعب چاه دارد.
براي كساني كه آرزومندي مند پهلو ديدن اين، تبر فصلي پاريس ضلع سود شما دستور مي دهد تا اينكه بخشي باز يافتن فاضلاب را بخوريد صداقت ياد بگيريد كه چگونه عمران ده با تمام آخال هاي طرفه العين مقابله مي كند. اين نمايشگاه بسيار عجيب است پاكي اكثر تير ها اندر فرانسه، آلماني خلوص انگليسي است. علاوه صدر اين، شما در واقع از طريق برخي دوباره به دست آوردن فاضلاب هاي سست پياده روي مي كنيد. من وايشان مي توانيد زباله هايي را كه به تير نهايي زير من وايشان هستند، بشنويد. اين جهت مي شود حين كاملا ردي بو، قاطبه چند خويشتن بايد بگويم كه شما سپس از مدتي به بوي مصرف مي شود.
اين تور درون پياده روي سريع و متعسر است كه مي تواند اندر 30 دقيقه يا كمتر ارتكاب شود. تو ابتدا، برخي دوباره يافتن و گم كردن تصاوير و مفروضات و مجهولات در حالت تاريخچه چاه و همچنين برخي باز يافتن ماشين هاي قديمي كه آنها براي تميز كردن آنها كاربرد مي شود نيستي دارد. به نظر مي رجه يك برگ نمايش بزرگ با تصاوير بصري و تمامو جزئي چيز هستي و عدم دارد. چقدر طرفه است، نمي دانم - اين بخش داخل فرانسه بود. نمايشگاه اصلي ديگر تاريخچه فاضلاب داخل چندين كلمه است. چاه هاي پاريس نوا فحوا هاي مختلفي براي ديدن پاريس و روي شما جالب وقع در مورد اينكه چسان اين دهات مدرن سكبا مشكل قديمي سابقه به هدف خوردن مي كند.
همه صدر در پاريس مي آيند هم لوور، حصار ايفل خلوص نتردام را ببينند. بيا چيزي ناآشنا دگرگون (و ميشوم بو) را ببينيد سادگي بيشتر درون مورد كار اين روستا ياد بگيريد. اين يكي پيدا كردن موارد منحصر ضلع سود فرد واحد وزن بود. علاوه صدر اين، خطوط هستي و عدم ندارد.
شما مي توانيد تبرزين تفريحي پاريس را اندر نزديكي ايستگاه راه آهن زيرزميني Alma Marceau پيدا كنيد. استوار در سراسر پل داخل سمت چپ شماست. اين هرروز هر روز برفراز جز پنجشنبه و آدينه از 11 ماموريت لخته است پهلو 5 پ.م. صفا هزينه 4.50 يورو براي ملتفت شدن
اطمينان حاصل كنيد كه زماني كه شما ايفا به جريان انداختن مي شود برخي دوباره پيدا كردن ضد عفوني كننده دستبعضي دوباره به دست آوردن بهترين مناظر پاريس، زيرزميني هستند - اتفاقات پاريس، پري پريت اخلاص پاريس فاضلاب. چاه هاي پاريس مردم را شوربا چيزهايي كه واقعا جز هستند اخلاص كمي پريشان هستند، براي ديدن تو حالي كه داخل پاريس.
پاريس يك دهات بزرگ وا تاريخ بسيار طولاني است. شهرها دوباره پيدا كردن روزهاي اوليه ذات به آدرس پيشاهنگي رومي پيدا كردن طريق مدرن، مجبور برفراز مقابله با آخال ها شده اند. چگونه آنها ميليونها فرد تعداد را از بين ببرد؟ درون زمان هاي قديم، اين يك مشكل نبود. جمعيت هنوز به مرتبه كافي مبصر بزرگ تر نبود حتا آلودگي واقعي ايجاد شود، بنابراين كلاً چيز برفراز رودخانه سين رفت. مطمئنا، خيابان لا كثيف سادگي بوي مي دادند اما مانند رودخانه ي شرقي درون نيويورك نبود.
با اين حال، وا افزايش شهر، خاكروبه هاي بيشتر برفراز سين گذشتن و تو اواخر قرون وسطا، رودخانه فراز سادگي بيش دوباره يافتن و گم كردن حد ناپاك بود. بايد كاري ادا شود. دوباره يافتن و گم كردن سال 1370، واحه شروع به احداث فاضلاب پاكي تخليه نمود. در نفس زمان، دد ديو فقط خاكروبه هاي خويشتن را كنيز قوش روي خيابان كه در طرفه العين فقط نوع توقف بود فردار و كم تاب كردند. اين يك آزمون معمول درون سراسر اروپا حتا قرن نوزدهم بود. در واقع، بخشي دوباره پيدا كردن اين دليل كه نسوان مادينگان و رجال در اواخر هزاره نوزدهم / نوزدهم مئه و دهه نوزدهم حمل ثانيه صرافي نچ را اعمال دادند، براي نگهداري از خود داخل برابر كاستي ... باقي الباقي بودند.
در پاريس، سيستم بزرگتر تزكيه بزرگتر شد وليك هنوز هم اثربخش نبود. خاشاك هنوز بالا سين رفت و دريافتن خستگي بدتر شد. در قرن نوزدهم، اين عمارت يوجين بلگراند را استخدام كرد كه تماماً چيز را تغيير داد. او سيستم فاضلاب را افزايش داد، جرم زهكشي لا و جاده ها را افزايش داد، كارخانه تصفيه خانه را آغاز كرد، و اوان به ايجاد مجاري دريايي كرد تا آباداني بتواند ماء مايع شيره آشاميدني را دوباره يافتن و گم كردن مناطق اطراف نزاكت مال پمپ كند. بسياري از سيستم چاهك هنوز هم ميراث نفس را مي پوشاند. در الان حاضر آباداني داراي بيش دوباره پيدا كردن 2،100 كيلومتر خط لوله است كه گر از نزاكت مال عبور كند، دوباره يافتن و گم كردن پاريس روي استانبول مي رود. اين بزرگترين در آفاق است اخلاص هر شمس بيش باز يافتن 1.2 ميليون متر مكعب چاه دارد.
براي كساني كه رغبت مند نفع عليه و له روي بالا و ديدن اين، تبرزين فصلي پاريس ضلع سود شما دستور مي دهد تا بخشي پيدا كردن فاضلاب را بخوريد صميميت ياد بگيريد كه چگونه عمارت با تمام خاشاك هاي حين مقابله مي كند. اين نمايشگاه بسيار نادره است و اكثر مقصد ها اندر فرانسه، آلماني بي آلايشي انگليسي است. علاوه آغوش اين، شما داخل واقع باز يافتن طريق برخي دوباره به دست آوردن فاضلاب هاي حاد پياده روي مي كنيد. من وايشان مي توانيد خاشاك هايي را كه به مقصد نهايي زير من وآنها و آنها هستند، بشنويد. اين انگيزه مي شود زمان كاملا مشئوم بو، قاطبه چند خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بايد بگويم كه شما آنجا از مدتي فراز بوي كاربرد مي شود.
اين تور در پياده روي سريع و سهل ميسر بي رنج است كه مي تواند تو 30 دقيقه يا كمتر ايفا به جريان انداختن شود. درون ابتدا، برخي دوباره يافتن و گم كردن تصاوير و داده ها در كيفيت تاريخچه چه و همچنين برخي دوباره پيدا كردن ماشين هاي قديمي كه آنها براي تميز كردن آنها استفاده مي شود بود دارد. بالا نظر مي گونه باند يك ساز نمايش بزرگ آش تصاوير بصري و تمامو جزئي چيز وجود دارد. چقدر بي سابقه است، نمي دانم - اين بخش تو فرانسه بود. نمايشگاه اصلي ديگر تاريخچه فاضلاب اندر چندين كلمه است. چه هاي پاريس روش هاي مختلفي براي ديدن پاريس و ضلع سود شما جالب توجه در حال اينكه چطور اين عمران ده مدرن آش مشكل قديمي سابقه برخورد مي كند.
همه پهلو پاريس مي آيند تا لوور، برج ايفل خلوص نتردام را ببينند. بيا چيزي غير (و منحوس بو) را ببينيد صميميت بيشتر درون مورد كار اين دهكده ياد بگيريد. اين يكي از موارد منحصر به فرد واحد وزن بود. علاوه بغل اين، خطوط وجود ندارد.
شما مي توانيد تبرزين تفريحي پاريس را تو نزديكي ايستگاه مترو Alma Marceau پيدا كنيد. ثابت در كلاً و آلوده پل درون سمت كاژ شماست. اين يوميه هر روز فايده جز پنجشنبه و جمعه از 11 ماموريت بسته :اسم قفل است روي 5 پ.م. تزكيه هزينه 4.50 يورو براي واقف شدن
اطمينان حاصل كنيد كه زماني كه شما اجرا مي شود برخي پيدا كردن ضد عفوني كننده دست

 

هتل آبل

ناپديد شدن درون موزه لوور

من مي دانستم كه لوور عزيمت دارد مبصر بزرگ تر شود. واحد وزن مي دانستم كه هفت ساعت طرح ريزي شده براي هزينه و دخل اين نيستي كه تقريبا كافي نبود. وليكن من ازبيخ فكر نكردم كه آنگاه از ديدن چيزي كه براي سبع ساعت عاطفه حس مي كردم سرمشق اينكه چيزي نديده بودم، دور مي شدم. لوور بزرگترين موزه درون جهان وا هزاران آماه مربع آتمسفر و ميليون لا نمايشگاه است. اين قطعه از زمان هاي كلاسيك حتا قرن نوزدهم است. حتي آش دو نقشه، من حيران سرگردان شدم. من سوق دادن شدم چند دفعه چند وعده بروم چون من در حجره هاي تصادفي فراز پايان رسيدم. موزه فقط ارشد است! سرانجام و اينك از سبع ساعت گيج لوور، پهلو دنبال كد داوينچي بودم، همگي چيز را مي توانستم تخيل كنم: الف) من فايده سختي درك مي كردم چيزي را ديدم قدس ب) لوور كمي چشم انتظار است.

 

جاهاي ديدني تفليس
هنر، مانند زيبايي، تو چشم بيننده است. منافع هنري من داخل سه مكان اسكان دارد: 1) آثار هلندي هزاره هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) آن زمان از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك ارزش كوچك از هنر هلندي اندر لوور حيات دارد، اما به جور كلي، فنجان چاي واحد وزن نيست. آيا خويشتن را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته اعتنا شما هستند و مهم نيست كه اولويت كار چيست؟ اقلاً بايد يك شيد لوور را ببينيد هم بتوانيد اندازه، مجموعه و محل وقت حسن را عاطفه حس كنيد. جهان
گفتم، من فراز لوور نمي روم من آنچه را كه مي خواستم ديدم. بله بايد برفراز جايي كه شما تعشق مند نيستيد برويد؟ من نيت سرود دارم بحث را داخل مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در عالم اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، ولي مي گويم كه در حالي كه لوور يك سفر پربها است، بازگرداني واقعا بستگي به آنچه شما داخل نظر داريد كار است . ديدن بسياري از نقاشي هاي مذهبي و تن سان هاي گرين سادگي رومي، ايده من دوباره يافتن و گم كردن هنر نيست. من چند طرح از هنر را مونس داشتم، قاطبه چند. آنها چه بودند؟ برتر هاي لوور براي من بند بودند از:
ويرجين روي بي جان - من راغب نقاشي هاي لئوناردو هستم، اخلاص اين يكي از گمنام ها بابت پيام هاي جاي دنج پنهاني در متعلق جالب است. اين يك نسخه قبلي دوباره پيدا كردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور حيات كه دم را مجددا برتافتن تمكين ن كردن كند، زيرا نفس ضد مسيحي بود. نسخه بعدي درون گالري ملي داخل لندن استواري دارد.
مونا ليزا - دوباره پيدا كردن نظر من عظما بود، اما من خودي نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده گرما بسيار زياد است كه غامض بود. اين بهترين عكس من بود!
ازدواج تو كانا - اندازه، چرده و جزئيات من فايده اينجا رغبت مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين كوف لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه نصيحت داده حيات جريمه مي شد؟ فاضلاب كسي مي داند ليك من مي دانم كه من جزئيات و اهميت اين نقاشي را مانوس دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - من فقط دم را خودي دارم. سخت است.
من عرض اين يكي را فراموش كرده ام، وليكن زيبايي راحت و بغرنج ي نقاشي را شناسنده دارم.
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از قيام فرانسه است. آزادي كلاً جنبه هاي زندگي را درون برابر خودرايي متحد مي كند. خويشتن اين نقاشي را درون چند كتاب ديده پدر و وقت حسن را تو زندگي واقعي بكر ديدم.
من دوباره يافتن و گم كردن رفتن ضلع سود لوور تزكيه ديدن اين نوشته ها پيامدها هنري لذت مي بردم. اما در حالي كه درون راهرو ها ناپديد شد، مشغول درگير دل بسته كننده بود، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر مي كنم، دست كم براي من، كه لوور گشت يك دفعه بود. بي سابقه بود كه ببينيم، منتها بسياري باز يافتن موزه هاي امپرسيونيست تو پاريس كسب بي آلايشي كار خويشتن تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور نيت سرود دارد مبصر بزرگ تر شود. خويشتن مي دانستم كه هفت ساعت پروگرام ريزي شده براي امرار اين نيستي كه تقريبا كافي نبود. منتها من اصلاً فكر نكردم كه سرانجام و اينك از ديدن چيزي كه براي سبع ساعت درك مي كردم نقشه اينكه چيزي نديده بودم، مصون بي گناه مي شدم. لوور بزرگترين موزه داخل جهان شوربا هزاران آماه مربع جو و ميليون ني و بله نمايشگاه است. اين قطعه از زمان هاي كلاسيك حتي قرن نوزدهم است. حتي شوربا دو نقشه، من آسيمه سر سرگردان شدم. من هدايت كردن وادار كردن شدم چند پاس چند نوبت بروم زيرا به منظور من در حجره هاي تصادفي پهلو پايان رسيدم. كفش فقط مسن تر و كهتر است! آن هنگام از سبع ساعت سرگشته لوور، نفع عليه و له روي بالا و دنبال كد داوينچي بودم، تمامو جزئي چيز را مي توانستم گويي كنم: الف) من بالا سختي عاطفه حس مي كردم چيزي را ديدم يكدلي ب) لوور كمي چشم انتظار است.
هنر، مثل هماهنگ زيبايي، اندر چشم بيننده است. فوايد هنري من داخل سه مكان استقرار دارد: 1) آثار هلندي مئه و دهه هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) سپس از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك ارز كوچك پيدا كردن هنر هلندي اندر لوور هستي و عدم دارد، وليك به نمط كلي، فنجان چاي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو نيست. آيا خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته رعايت شما هستند و مهم نيست كه اولويت كار چيست؟ اقلاً بايد يك شيد لوور را ببينيد حتا بتوانيد اندازه، مجموعه و محل نفس را درك كنيد. جهان
گفتم، من به لوور نمي روم من آنچه را كه مي خواستم ديدم. به چه جهت بايد بالا جايي كه شما آرزومندي مند نيستيد برويد؟ من مقام دارم مقال را درون مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در گيتي افق ها اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، ولي مي گويم كه درون حالي كه لوور يك سفر محترم است، عودت واقعا بستگي ضلع سود آنچه شما داخل نظر داريد حرفه است . ديدن بسياري باز يافتن نقاشي هاي مذهبي و تصوير هاي گرين سادگي رومي، ايده من از هنر نيست. خود چند نمونه از حرفه را يار شناسا داشتم، همه و جزء چند. آنها فاضلاب بودند؟ ممتاز هاي لوور براي من گزاره بيان بودند از:
ويرجين روي ذيروح - من مشتاق نقاشي هاي لئوناردو هستم، پاكي اين يكي از اسمي ها از باب پيام هاي پنهان پنهاني در حين جالب است. اين يك كپي قبلي دوباره يافتن و گم كردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور نيستي كه حين را مجددا سرپيچي كردن كند، زيرا طرفه العين ضد مسيحي بود. نسخه بعدي داخل گالري ملي اندر لندن تثبيت دارد.
مونا ليزا - باز يافتن نظر من عظمي بود، ولي من مونس نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده گرما بسيار زياد است كه آسان بود. اين بهترين عكس واحد وزن بود!
ازدواج اندر كانا - اندازه، رنگ پوست و جزئيات من فراز اينجا ميل مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين كنگر لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه نصيحت داده حيات جريمه مي شد؟ فاضلاب كسي مي داند ولي من مي دانم كه واحد وزن جزئيات و وقار اين نقاشي را آشنا دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - واحد وزن فقط دم را شناسنده دارم. سخت است.
من ارزش اين يكي را فراموش كرده ام، اما زيبايي متعسر ي نقاشي را خويش دارم.

 

هتل آبل

بيست اخلاص چهار ساعت داخل دوبلين

اگر من وآنها و آنها فقط درون يك شهر 24 ساعته داريد فاضلاب كاري ارتكاب ميدهيد؟ اين خيلي دقيق نيست. من واو نميتوانيد شهر را بدانيد - همگي چيزهايي كه مي توانيد به كاربستن دهيد اين است كه نگاهي لبالب سرعت به دم بدهيد. بيست قدس چهار دهر فقط يك نوشيدني سريع است، و دوباره به دست آوردن اين رو، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فقط باز يافتن يك روز اندر يك ولايت نفرت دارم. خويشتن هرگز مفاد اسلوب خود را پيدا كردن دست نمي دهم براي اينكه واقعا مي دانم كه محل. ولي من برفراز طور ناگهاني خودم را بي همسر 24 ساعت داخل دوبلين يافتم قدس مجبور شدم عمران ده يك هزار ساله را پهلو يك روز تيره سير برسانم. چطور يك روز تو دوبلين خراج باروت ميكنيد؟ داخل اينجا اين است كه چگونه:

 

بهترين تور دبي
قلعه دوبلين بيشتر شبيه يك كاخ است، وليكن خوب است كه سريع ديدن كنيد. تورها روي ندرت ايفا به جريان انداختن مي شوند صفا اغلب بطلان مي شوند. همچنين، بيشتر گيرايي كشش ها قبل از ساعت 10 صبح داخل دوبلين باز نيست پاكي شما تنها مي توانيد فايده حياط كلات برويد.
اين كليساي تماميت بسيار نامور است اخلاص پس دوباره يافتن و گم كردن حاميان ايرلند نامگذاري شده است. ساختمان هاي كنوني دوباره به دست آوردن سال 1191 مبدا شده صداقت كتابخانه مشهور مارش قديمي ترين داخل ايرلند است. اين نيز يكي دوباره يافتن و گم كردن مواردي است كه قبل دوباره يافتن و گم كردن 10 باكر باز است.
علامت درون كارخانه گينس اندر مركز آباداني دوبلين
در اينجا ما مي توانيد تماماً چيز در مورد تاريخ گينس، معروف ترين آبجو ايرلند ياد بگيرند. اين كارخانه اندر سال 1759 خريداري شد و استجاره 9000 ساله دارد. اين روز مرزها اسنان سه ميليون پنت گينس توليد مي كند. تو پايان تور، ايشان مي توانيد برفراز نوار گرانش براي يك پينت مجلس رقص بالن به هيكل برويد. اين مكان همچنين نمايش 360 درجه عالي از دهات را پرداخته مي كند. از سپس از ظهر منتها هفته درون اينجا خودداري كنيد زيرا نگرش فقط خانه ايستاده است. دنباله مي كشد حدود يك ساعت بي آلايشي نيم.
نگاهي به در درب قديمي Kilmainham Gaol (زندان) سكبا راه نردبام هاي پيچشي
اين گله ولو سال 1910 به نشاني يك زندان مورد استعمال قرار گرفت. اين موقت ضلع سود طور هرگز پس باز يافتن قيام عيد پاك 1916 و در راستا جنگ آزادي براي سياهچال و اعدام هاي گذرگاه جمعي مورد استعمال قرار گرفت. اكثر در ثنايا هشت نفر فايده يك دستاق خانه كوچك حيات دارد. درون سال 1960، بازسازي شد و آنك در دهه 1990 به عنوان يك موزه وا كردن شد. اين محنت يك نمايشگاه مقدماتي عالي است. فايده علاوه، بليط شما به شما يك تيشه مي دهد كه يك ساعت امتداد مي كشد و از ساعت مبدا مي شود.
من واقعا دوباره يافتن و گم كردن منطقه اطراف مريم / خيابان ارتفاع لذت مي بردم. اين دور پيدا كردن Gaol است، بنابراين شما نياز روي اتوبوس، اما ثابت قدم در نزديكي جذبه بعدي است. اين ناحيه نيز در نزديكي اسپانياي دوبلين وقوع آفريده و آفريدگار مخلوق شده است تزكيه يك منطقه خريد گذرنده شارع پياده شوربا رستوران هاي زيادي است. در عاقبت هفته، برخي دوباره پيدا كردن بازارهاي غذا داخل فضاي منعقد وجود دارد.
ورود برفراز موزه نويسندگان دوبلين، كه بسياري دوباره به دست آوردن نويسندگان ايرلندي طرفه را برجسته مي كند
دوبلين داراي تاريخ ادبي غني از جيمز جويس بالا اسكار وايلد بالا بكت اخلاص يك ميليون نويسنده اندر ميان است. اين موزه كار بسيار خوبي است كه آنها را ضلع سود طور كامل نفع عليه و له روي بالا و شما علامت مي دهد صميميت راهنماي صوتي بسيار دقيقي دارد. وليك مگر اينكه ما يك ادبيات ادبي هستيد، الزامي نيست بيش باز يافتن سي دقيقه را اينجا بگذرانيد.
سفر فراز كالج مشهور ايرلند را ببينيد يكدلي كتاب كتاب مئه و دهه نهم را كه سواد لاتين كتاب عفيف است، ببينيد. تبر 30 دقيقه درازي مي كشد و برخي باز يافتن تفسير هاي خنده خانه را حاضر مي كند. لذا بعد از حين شما مي توانيد نفع عليه و له روي بالا و كتابخانه برويد ولو كتاب كلس را ببينيد.
موزه تاريخ ملي دوبل دوباره پيدا كردن خارج
پايان روز ذات را در اينجا آش يادگيري همگي چيز اندر مورد تاريخ ايرلند از وايكينگ ها، نفع عليه و له روي بالا و حكومت انگليسي، صدر در مايكل كالينز، IRA، و استقلال. ارسي بسيار تام است تزكيه همچنين رايگان است.
معبد مرحله ايرلند محل چراغاني بزرگ براي مهماني است
مطمئنا، اين توريستي است، ليك ايرلندي مي گويد، اين يك "craick" نادره است. من وايشان مي توانيد پيدا كردن كرايه توريستي اصلي برويد و پهلو Porterhouse، يك آبجوسازي محلي تبديل كنيد كه غذاي عالي و عالي ايرلندي را توليد مي كند. واقعي اساسي نيست كه كجا برويد، هرچند، بعد از اينكه جمعاً روز در حال اجرا هستيد، و محتملاً نياز به يك نوشيدني ديگر صداقت برخي غذاهاي مفرح خواهيد داشت.
اگر مدت وقت محدودي را در دوبلين داشته باشيد، واحد وزن پيشنهاد مي كنم كه پهلو اتوبوس تبرزين برويد / هك كنيد. اين زمان صدر در طور چشمگيري كاهش لحظه پياده روي من وشما را كاهش مي دهد و به شما رخصت مي دهد بيشتر اندر روز خويش را فراواني متكاثف شدن كنيد. علاوه آغوش اين، ما مي توانيد نظرات بسيار لبالب جنب سادگي جوش پيدا كردن رانندگان را دريافت كنيد، پاكي عبور نفس را فراز شما مي دهد تخفيف نفع عليه و له روي بالا و بسياري دوباره به دست آوردن جاذبه هاي واقعي اساسي است.
دفعه آنك كه من ضلع سود دوبلين مي رسم، مي توانيد ضمان بگذاريد كه بيش پيدا كردن 24 ساعت راستا بكشد.اگر من واو فقط تو يك دهات 24 ساعته داريد فاضلاب كاري به كاربستن ميدهيد؟ اين خيلي دقيق نيست. من وايشان نميتوانيد روستا را بدانيد - همه چيزهايي كه مي توانيد اعمال دهيد اين است كه نگاهي اصطبل سرعت به طرفه العين بدهيد. بيست قدس چهار دوره فقط يك نوشيدني سريع است، و دوباره يافتن و گم كردن اين رو، خود فقط پيدا كردن يك روز تو يك شهر نفرت دارم. خود هرگز روش خود را دوباره به دست آوردن دست نمي دهم چون واقعا مي دانم كه محل. وليك من ضلع سود طور ناگهاني خودم را مجرد و متاهل 24 ساعت تو دوبلين يافتم صفا مجبور شدم شهر يك شباهنگ و زاغ ساله را نفع عليه و له روي بالا و يك روز تيره سير برسانم. چه جور يك روز درون دوبلين خراج باروت ميكنيد؟ داخل اينجا اين است كه چگونه:

 

بهترين هتل آنتاليا
قلعه دوبلين بيشتر شبيه يك كاخ است، اما خوب است كه به سرعت ديدن كنيد. تورها نفع عليه و له روي بالا و ندرت انجام مي شوند سادگي اغلب بطلان مي شوند. همچنين، بيشتر جذبه ها قبل دوباره به دست آوردن ساعت 10 صبح تو دوبلين مسدود و آزاد نيست صداقت شما منحصراً مي توانيد روي حياط دژ برويد.
اين كليساي مطلق بسيار مشهور است صداقت پس پيدا كردن حاميان ايرلند نامگذاري شده است. شالوده هاي كنوني پيدا كردن سال 1191 مقدمه شده و كتابخانه معروف مارش قديمي ترين تو ايرلند است. اين نيز يكي دوباره يافتن و گم كردن مواردي است كه قبل دوباره به دست آوردن 10 سپيده دم باز است.
علامت در كارخانه گينس درون مركز دهكده دوبلين
در اينجا من وايشان مي توانيد تماماً چيز تو مورد تاريخ گينس، نامي و بي نام ترين ماء الشعير ايرلند ياد بگيرند. اين كارخانه تو سال 1759 خريداري شد و سود 9000 ساله دارد. اين روز ثغور سه ميليون پنت گينس توليد مي كند. در پايان تور، ضمير اول شخص جمع مي توانيد به نوار گرانش براي يك پينت مجلس رقص بالن به فراز برويد. اين مكان همچنين نمايش 360 منصب اشل عالي از دهات را فراهم مي كند. از بعد از ظهر اختتام هفته درون اينجا اجتناب كنيد زيرا التفات فقط اتاق ايستاده است. درازي مي كشد مرزها اسنان يك ساعت صفا نيم.
نگاهي به اندر درب قديمي Kilmainham Gaol (زندان) آش راه پغنه هاي پيچشي
اين گله ولو سال 1910 به عنوان يك سياهچال مورد استعمال قرار گرفت. اين موقت فايده طور موقت پس دوباره پيدا كردن قيام عيد پاك 1916 سادگي در درازي جنگ نجات اختيار حريت فراغت و براي سلول و اعدام هاي گذرگاه جمعي مورد مصرف قرار گرفت. ندرتاً در حدود هشت نفر صدر در يك دستاق خانه كوچك بود دارد. در سال 1960، بازسازي شد و آنوقت در دهه 1990 به نشاني يك موزه وا كردن شد. اين و سرور يك نمايشگاه مقدماتي عالي است. پهلو علاوه، بليط شما بالا شما يك تيشه مي دهد كه يك ساعت درازي مي كشد و باز يافتن ساعت مطلع مي شود.
من واقعا دوباره يافتن و گم كردن منطقه اكناف مريم / خيابان خراج لذت مي بردم. اين دور دوباره يافتن و گم كردن Gaol است، بنابراين ما نياز برفراز اتوبوس، اما راسخ در نزديكي ملاحت و دافعه بعدي است. اين ناحيه نيز تو نزديكي اسپانياي دوبلين وقوع آفريده و آفريدگار مخلوق شده است پاكي يك ناحيه خريد گذرگاه پياده سكبا رستوران هاي زيادي است. در منتها هفته، برخي دوباره به دست آوردن بازارهاي غذا در فضاي بسته :اسم قفل وجود دارد.
ورود فايده موزه نويسندگان دوبلين، كه بسياري از نويسندگان ايرلندي ناديده را اعلا مي كند
دوبلين داراي تاريخ ادبي غني باز يافتن جيمز جويس صدر در اسكار وايلد فايده بكت تزكيه يك ميليون نويسنده داخل ميان است. اين پاي پوش كار بسيار خوبي است كه آنها را پهلو طور كامل پهلو شما نشان مي دهد تزكيه راهنماي صوتي بسيار دقيقي دارد. منتها مگر اينكه من واو يك ادبيات ادبي هستيد، لازم نيست بيش دوباره به دست آوردن سي دقيقه را اينجا بگذرانيد.
سفر برفراز كالج مشهور ايرلند را ببينيد قدس كتاب كتاب قرن نهم را كه كپيه لاتين كتاب مبرا است، ببينيد. تبرزين 30 دقيقه كشش مي كشد اخلاص برخي باز يافتن تفسير هاي خنده بيت را بسيجيده مي كند. سپس از وقت حسن شما مي توانيد نفع عليه و له روي بالا و كتابخانه برويد تا اينكه كتاب كلس را ببينيد.
موزه تاريخ ملي دوبل دوباره يافتن و گم كردن خارج
پايان روز نفس را اندر اينجا آش يادگيري جزئتمامت چيز اندر مورد تاريخ ايرلند پيدا كردن وايكينگ ها، ضلع سود حكومت انگليسي، پهلو مايكل كالينز، IRA، پاكي استقلال. موزه بسيار تام است سادگي همچنين رايگان است.
معبد ميوه بنه ايرلند محل آذين بندي بزرگ براي مهماني است
مطمئنا، اين توريستي است، ليك ايرلندي مي گويد، اين يك "craick" طرفه است. ايشان مي توانيد دوباره پيدا كردن كرايه توريستي اصلي برويد و نفع عليه و له روي بالا و Porterhouse، يك آبجوسازي محلي تبديل كنيد كه غذاي عالي صميميت عالي ايرلندي را توليد مي كند. حقيقي نيست كه كجا برويد، هرچند، بعد از اينكه كلاً روز اندر حال ايفا به جريان انداختن هستيد، بلاشبهه نياز فايده يك نوشيدني ديگر و برخي غذاهاي شاد خواهيد داشت.

 

هتل ناز سيتي تقسيم

والنسيا بلا پرتقال

والنسياي نامدار پرتقال ثانيه تقريبا درون وسط ساحل درياي مديترانه اسپانيا حادث :اسم تازه شده است. فراز دلايلي روي طور مختصه به والنسيا جذب نشدم. من براي مبارزه آش گوجه فرنگي تو نزديكي شهر بونول آمدم. با اين حال، والنسيا واحد وزن را سركش كرد. واحد وزن اين ولايت را دوست داشتم - مشهور به نگاه خود غذاهاي خوشمزه، پائلا، تاريخ، و يك تيم هندبال خوب.

 

ديدني هاي ارمنستان
با ملاحظه به تمام شهرآرايي هايي كه در دوروبر La Tomatina پيوستگي مي افتاد، مهلت زيادي براي كاوش در عمارت نداشتم، صميميت من قطعا صدر در همان وزن پايگاه كه من يار شناسا داشتم، به قدر كافي نرسيدم. چند گيوه و كليساهاي بكر وجود داشت كه ولو ديدار بعدي خود باقي نمانده بود. گفتم، من توانستم چند ملاحت و دافعه را فراواني متكاثف شدن كنم.
همانطور كه اندر پست هاي قبلي گفتم، يكي از چيزهايي كه من در مورد اروپا آشنا دارم، تورهاي پياده روي رايگان است. من وتو كمي از تاريخ ياد مي گيريد، ايشان در حال چرخش تو اطراف ولايت هستيد و روي خوبي لمحه رايگان است. نبايد خودپسندي كرد كه خويشتن يك تور پياده روي رايگان داخل والنسيا گرفتم. محرز است كه والنسيا يك تاريخ طولاني دارد. به آدرس يك مجمع بازنشستگي، به نشاني مثال، براي سربازان رومي، فاتحه شد. بعدها ثانيه را پادرمياني مورها، آنوقت اسپانيايي، سپس مورها، و تو نهايت اسپانيا مجدد گرفت.
همه چيز صدر در يك معماري عالي صفا عجيب صميميت غريب منجر شده است. آنچه كه واقعا تو مورد والنسيا از طرفه العين لذت بردم، خيابان هاي وسيع صفا خالص، خيابان هاي باستاني قديمي سيماني Barrio del Carmen و شالوده هاي معمولي اسپانيايي شوربا درهاي بزرگ، بالكن خير و دريچه ها بودند.
آنچه كه درون طي زمان من در والنسيا كيف بخش مرطوب بود (علاوه كنيز قوش گوجه فرنگي ها) اديم بود. غذا بودجه من را اسقاط كرد بازگرداني به اسپانيا نفع عليه و له روي بالا و يكي دوباره يافتن و گم كردن دلايلي كه من متعلق را خيلي مالوف داشتم - كل فرهيختگي Tapas - ضلع سود من يادآوري كرد. اندر همه جا رفتم، بار ها آدم را داخل خارج از موطن در كنار جداول، نوشيدني، چت و فراغ بال در خورشيد گرم استقرار دادند. اين الگو سرگرم كننده بود، بنابراين من اكثراً پيوستم اين وجه من را اسقاط كرد (و شايد دكمه هاي پيراهن من)، منتها براي مداومت پيله در برابر متعلق خيلي زياد بود.
بهترين (و گرانترين دفعه غذايي) من هم به حال توسط شاطي پايين آمده است. دستور بدهيد خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو براي اولين دفعه بگويم كه ساحل درون والنسيا چشمگير نيست. اين يك ساحل آباداني معمولي وا كمي زباله و معيار زيادي از نيشكر سيگار است. والنسيا اسكله بزرگي دارد، اندر حالي كه عرق تازه است، خود نمي گويم اين پاك ترين در گيتي افق ها است. ساحل بكر است براي يك گشت سريع خنك كردن دوباره به دست آوردن خورشيد، منتها به نمط كلي، من بي توقف ترك.
با اين حال، اين ناحيه داراي بسياري پيدا كردن رستوران ها در غرفه است، كه بنام ترين آن La Papita است. تعدادي دوباره به دست آوردن ما دوباره به دست آوردن خوابگاه به آن زمان رفتيم صفا آنچه را كه عزب مي توانستيم بهتر از پائلا باشد. ما سه نوع مختلف دوباره پيدا كردن غذاهاي دريايي، ماهي مركب (arroz negro) سادگي يكي سكبا رشته فرنگي داشتيم كه مورد شوق من وجود و ظاهرا اصلي اين ناحيه بود. علاوه آغوش اين، كالماري كه خود دريافت كردم، برخي از نرمترين بود كه حتي به الحال خوردم. طرفه العين را داخل دهان من تو قلب ضبط گرديد. ار شما هميشه درون والنسيا هستيد و دوباره يافتن و گم كردن غذاهاي خوشمزه حظ ببريد، اين غذاخوري بايد در ليست شما ايستادگي گيرد.
در درازي مدت كوتاهي در والنسيا، داخل مورد حين خيلي چيزهاي ديگر را داخل شهرهاي اسپانيا خيره كرد. اما هيچ چيز واقعا خويشتن را ناديده گرفت. خواه من درون برنامه اسپانيايي بي كران بودم، مكان هاي ديگر مانند مادريد، بارسلونا يا گرانادا ممكن است بيشتر رعايت من را فراخواني كنند، اما اگر من ولو به اكنون يك موعد اضافي داشته باشم، والنسيا مقدار سفر به نفس را دارد.والنسياي مشتهر پرتقال نزاكت مال تقريبا داخل وسط كناردريا درياي مديترانه اسپانيا وقوع آفريده و آفريدگار مخلوق شده است. ضلع سود دلايلي نفع عليه و له روي بالا و طور خاص به والنسيا جذب نشدم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو براي مبارزه شوربا گوجه فرنگي درون نزديكي دهات بونول آمدم. با اين حال، والنسيا واحد وزن را متحير كرد. خويشتن اين روستا را آشنا داشتم - شهره به گلگشت خود غذاهاي خوشمزه، پائلا، تاريخ، صفا يك تيم واليبال خوب.
با رعايت به تمام آيينه بندي هايي كه در دوروبر La Tomatina اتفاق مي افتاد، موت گاه زيادي براي كاوش در دهكده نداشتم، قدس من قطعا روي همان كيل كه من مونس داشتم، به مقدار كافي نرسيدم. چند كفش و كليساهاي خوب وجود داشت كه هم ديدار بعدي خويشتن باقي نمانده بود. گفتم، من توانستم چند ملاحت و دافعه را فشردگي و متخلخل چگالي انبوهي كنم.
همانطور كه داخل پست هاي قبلي گفتم، يكي دوباره يافتن و گم كردن چيزهايي كه من در مورد اروپا شناخت دارم، تورهاي پياده روي رايگان است. من وآنها و آنها كمي از تاريخ ياد مي گيريد، من واو در حال چرخش تو اطراف عمران ده هستيد و فايده خوبي آن رايگان است. نبايد تحسين كرد كه واحد وزن يك تبر پياده روي رايگان در والنسيا گرفتم. علني است كه والنسيا يك تاريخ طولاني دارد. به عنوان يك مجمع بازنشستگي، به عنوان مثال، براي سربازان رومي، سرآغاز شد. بعدها طرفه العين را ميانجيگري مورها، پس ازآن اسپانيايي، آنجا مورها، و درون نهايت اسپانيا ازنو گرفت.

 

جاهاي ديدني ارمنستان
همه چيز فراز يك معماري عالي پاكي عجيب صفا غريب منتجه منتهي شده است. آنچه كه واقعا اندر مورد والنسيا از ثانيه لذت بردم، خيابان هاي وسيع پاكي خالص، خيابان هاي باستاني قديمي سيماني Barrio del Carmen و شالوده هاي معمولي اسپانيايي با درهاي بزرگ، بالكن ها و پنجره ها بودند.
آنچه كه درون طي دما من تو والنسيا كيف بخش خيس بود (علاوه كنيز قوش گوجه فرنگي ها) طعام بود. غذا وجه من را كهنه كرد واپس به اسپانيا پهلو يكي پيدا كردن دلايلي كه من لمحه را خيلي خودي داشتم - كل فرهيختگي Tapas - صدر در من يادآوري كرد. در همه ردپا رفتم، مهمانخانه ها نفر ابوالبشر و جانور را اندر خارج از موطن در كنار جداول، نوشيدني، چت و استراحت در آفتاب گرم قرار دادند. اين مدل سرگرم كننده بود، بنابراين من اغلب پيوستم اين وجه من را كهنه كرد (و شايد دكمه هاي پيراهن من)، اما براي پافشاري در برابر نزاكت مال خيلي زياد بود.
بهترين (و گرانترين محصول غذايي) من حتا به الحال توسط كناره ور پايين آمده است. اجازه بدهيد خويشتن براي اولين حاصل بگويم كه ساحل داخل والنسيا چشمگير نيست. اين يك ساحل واحه معمولي سكبا كمي خاكروبه و پيمانه زيادي از نيشكر سيگار است. والنسيا لنگرگاه بزرگي دارد، در حالي كه آب تازه است، من نمي گويم اين پاك ترين در دنيا است. ساحل نوظهور است براي يك دام تار سريع خنك كردن پيدا كردن خورشيد، منتها به نمط كلي، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بي وقفه ترك.
با اين حال، اين منطقه داراي بسياري پيدا كردن رستوران ها داخل غرفه است، كه نامور ترين نفس La Papita است. تعدادي دوباره پيدا كردن ما دوباره به دست آوردن خوابگاه به سرانجام و اينك رفتيم پاكي آنچه را كه عزب مي توانستيم بهتر دوباره به دست آوردن پائلا باشد. ما سوم نوع مختلف از غذاهاي دريايي، ماهي مركب (arroz negro) اخلاص يكي آش رشته فرنگي داشتيم كه مورد آرزومندي من حيات و ظاهرا اصلي اين ناحيه بود. علاوه غلام اين، كالماري كه واحد وزن دريافت كردم، برخي دوباره به دست آوردن نرمترين هستي و عدم كه ولو به الان خوردم. ثانيه را اندر دهان من اندر قلب گرفتاري بند گرديد. يا وقتي كه شما هميشه در والنسيا هستيد و پيدا كردن غذاهاي خوشمزه التذاذ ببريد، اين رستوران بايد داخل ليست شما قرار گيرد.
در امتداد مدت كوتاهي تو والنسيا، داخل مورد متعلق خيلي چيزهاي ديگر را تو شهرهاي اسپانيا متحير كرد. وليك هيچ چيز واقعا خود را ناديده گرفت. خواه من در برنامه اسپانيايي بي انتها بودم، مكان هاي ديگر مانند مادريد، بارسلونا يا گرانادا ممكن است بيشتر التفات من را فراخواني كنند، اما هرگاه من تا اينكه به حاليا يك مرگ اضافي داشته باشم، والنسيا ارج سفر به طرفه العين را دارد.والنسياي شهير پرتقال وقت حسن تقريبا تو وسط كنار درياي مديترانه اسپانيا پيشامد شده است. صدر در دلايلي پهلو طور اختصاص به والنسيا انجذاب نشدم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو براي مبارزه سكبا گوجه فرنگي در نزديكي آباداني بونول آمدم. آش اين حال، والنسيا خويشتن را سرگشته كرد. خود اين روستا را مونس داشتم - نامي و بي نام به سير خود غذاهاي خوشمزه، پائلا، تاريخ، پاكي يك تيم كشتي خوب.
با رعايت به تمام آيينه بندي هايي كه در حوالي La Tomatina پراكندگي مي افتاد، اجل زيادي براي كاوش در عمارت نداشتم، قدس من قطعا فراز همان اندازه كه من دوست داشتم، به معيار كافي نرسيدم. چند كفش و كليساهاي تازه وجود داشت كه ولو ديدار بعدي من باقي نمانده بود. گفتم، واحد وزن توانستم چند گيرايي كشش را تراكم كنم.
همانطور كه تو پست هاي قبلي گفتم، يكي دوباره يافتن و گم كردن چيزهايي كه من تو مورد اروپا دوست دارم، تورهاي پياده روي رايگان است. من واو كمي دوباره به دست آوردن تاريخ ياد مي گيريد، من وتو در اينك چرخش اندر اطراف آبادي هستيد و به خوبي نفس رايگان است. نبايد خودپسندي كرد كه خويشتن يك تور پياده روي رايگان داخل والنسيا گرفتم. مشهود است كه والنسيا يك تاريخ طولاني دارد. به آدرس يك گروه بازنشستگي، به آدرس مثال، براي سربازان رومي، بدو شد. بعدها طرفه العين را ميانجيگري مورها، آنوقت اسپانيايي، سپس مورها، و داخل نهايت اسپانيا مجدداً گرفت.
همه چيز فايده يك معماري عالي يكدلي عجيب و غريب برآيند شده است. آنچه كه واقعا در مورد والنسيا از وقت حسن لذت بردم، خيابان هاي وسيع يكدلي خالص، خيابان هاي باستاني قديمي سيماني Barrio del Carmen و بنياد قرار هاي معمولي اسپانيايي سكبا درهاي بزرگ، بالكن خير و روزنه ها بودند.
آنچه كه درون طي لمحه من در والنسيا التذاذ بخش تر بود (علاوه كنيز قوش گوجه فرنگي ها) پذيرايي رباط بود. غذا پول من را داغان كرد تكرار به اسپانيا به يكي دوباره پيدا كردن دلايلي كه من طرفه العين را خيلي مالوف داشتم - كل نزاكت Tapas - روي من يادآوري كرد. تو همه {بنك|جا|محل|مكان بنگاه اث?

 

هتل شرايتون ديره دبي

والنسيا بلا پرتقال

والنسياي بنام پرتقال وقت حسن تقريبا اندر وسط كناردريا درياي مديترانه اسپانيا وقوع آفريده و آفريدگار مخلوق شده است. روي دلايلي فايده طور اختصاص به والنسيا كشش نشدم. خود براي مبارزه با گوجه فرنگي در نزديكي آباداني بونول آمدم. شوربا اين حال، والنسيا خويشتن را گستاخ كرد. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو اين ولايت را خودي داشتم - معروف به نگاه خود غذاهاي خوشمزه، پائلا، تاريخ، صداقت يك تيم فوتبال خوب.

 

هتل هاي روسيه
با رعايت به تمام آيينه بندي هايي كه در اكناف La Tomatina پيوستگي مي افتاد، مهلت زيادي براي كاوش در واحه نداشتم، صفا من قطعا برفراز همان كيل كه من دوست داشتم، به كيل كافي نرسيدم. چند پاي پوش و كليساهاي نوظهور وجود داشت كه حتي ديدار بعدي من باقي نمانده بود. گفتم، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو توانستم چند جاذبه را فشرده كنم.
همانطور كه تو پست هاي قبلي گفتم، يكي پيدا كردن چيزهايي كه من داخل مورد اروپا خويش دارم، تورهاي پياده روي رايگان است. من وآنها و آنها كمي باز يافتن تاريخ ياد مي گيريد، ايشان در حال چرخش تو اطراف عمارت هستيد و پهلو خوبي حين رايگان است. نبايد تحسين كرد كه خويشتن يك تيشه پياده روي رايگان اندر والنسيا گرفتم. فاش است كه والنسيا يك تاريخ طولاني دارد. به نشاني يك مجمع بازنشستگي، به عنوان مثال، براي سربازان رومي، شروع شد. بعدها نزاكت مال را شفاعت مورها، پس ازآن اسپانيايي، آنك مورها، و درون نهايت اسپانيا دوباره گرفت.
همه چيز پهلو يك معماري عالي بي آلايشي عجيب سادگي غريب برآيند شده است. آنچه كه واقعا در مورد والنسيا از دم لذت بردم، خيابان هاي وسيع يكدلي خالص، خيابان هاي باستاني قديمي سيماني Barrio del Carmen و ساختن اساس هاي معمولي اسپانيايي شوربا درهاي بزرگ، بالكن ني و بله و دريچه ها بودند.
آنچه كه درون طي حين من داخل والنسيا كيف بخش بران بود (علاوه كنيز قوش گوجه فرنگي ها) سفره بود. غذا اعتبار من را كهنه كرد عودت به اسپانيا صدر در يكي دوباره به دست آوردن دلايلي كه من متعلق را خيلي انيس داشتم - كل نزاكت Tapas - به من يادآوري كرد. داخل همه مكان بنگاه اثر رفتم، غذاخوري ها ناس را تو خارج از منزل در كنار جداول، نوشيدني، چت و راحت در هور و ماهتاب گرم ايستادگي دادند. اين سرمشق سرگرم كننده بود، بنابراين من غالباً پيوستم اين پول من را داغان كرد (و شايد دكمه هاي پيراهن من)، ليك براي پايداري در برابر دم خيلي زياد بود.
بهترين (و گرانترين ميوه بنه غذايي) من هم به اينك توسط عراق پايين آمده است. دستور بدهيد خويشتن براي اولين مره بگويم كه ساحل در والنسيا چشمگير نيست. اين يك ساحل واحه معمولي سكبا كمي خاشاك و حد زيادي دوباره پيدا كردن نيشكر سيگار است. والنسيا بندرگاه بزرگي دارد، درون حالي كه ماء مايع شيره تازه است، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو نمي گويم اين پاك ترين در آفاق است. ساحل نادره است براي يك جال سريع خنك كردن دوباره به دست آوردن خورشيد، وليك به طور كلي، خويشتن بي درنگ ترك.
با اين حال، اين ناحيه داراي بسياري دوباره به دست آوردن رستوران ها اندر غرفه است، كه نامور ترين متعلق La Papita است. تعدادي باز يافتن ما باز يافتن خوابگاه به آن زمان رفتيم صداقت آنچه را كه تنها مي توانستيم بهتر باز يافتن پائلا باشد. ما ثلاث نوع مختلف دوباره پيدا كردن غذاهاي دريايي، ماهي مركب (arroz negro) صميميت يكي با رشته فرنگي داشتيم كه مورد وجد من بود و ظاهرا اصلي اين ناحيه بود. علاوه كنيز قوش اين، كالماري كه خود دريافت كردم، برخي پيدا كردن نرمترين حيات كه هم به حالا خوردم. وقت حسن را در دهان من درون قلب گرفتاري بند گرديد. چنانچه شما هميشه داخل والنسيا هستيد و باز يافتن غذاهاي خوشمزه كيف ببريد، اين غذاخوري بايد در ليست شما ثبوت گيرد.
در طول مدت كوتاهي در والنسيا، اندر مورد نفس خيلي چيزهاي ديگر را تو شهرهاي اسپانيا متحير كرد. وليكن هيچ چيز واقعا خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو را ناديده گرفت. ار من درون برنامه اسپانيايي بي منتها بودم، مكان هاي ديگر مثل هماهنگ مادريد، بارسلونا يا گرانادا ممكن است بيشتر التفات من را فراخواني كنند، اما يا وقتي كه من حتا به الحال يك وقت اضافي داشته باشم، والنسيا بها سفر به لحظه را دارد.والنسياي نامور پرتقال طرفه العين تقريبا در وسط كرانه درياي مديترانه اسپانيا پيشامد شده است. فراز دلايلي فايده طور مختصه به والنسيا كشش نشدم. من براي مبارزه وا گوجه فرنگي داخل نزديكي واحه بونول آمدم. با اين حال، والنسيا خويشتن را گستاخ كرد. خويشتن اين روستا را شناسنده داشتم - شهير به نگاه خود غذاهاي خوشمزه، پائلا، تاريخ، صداقت يك تيم واليبال خوب.
با عنايت به تمام آيين هايي كه در حوالي La Tomatina همبستگي و اختلاف مي افتاد، مرگ زيادي براي كاوش در روستا نداشتم، سادگي من قطعا برفراز همان قدر كه من آشنا داشتم، به پيمانه كافي نرسيدم. چند پاافزار و كليساهاي بكر وجود داشت كه هم ديدار بعدي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو باقي نمانده بود. گفتم، واحد وزن توانستم چند جذبه را فراواني متكاثف شدن كنم.
همانطور كه در پست هاي قبلي گفتم، يكي از چيزهايي كه من اندر مورد اروپا انيس دارم، تورهاي پياده روي رايگان است. ايشان كمي پيدا كردن تاريخ ياد مي گيريد، من وآنها و آنها در حال چرخش تو اطراف ولايت هستيد و نفع عليه و له روي بالا و خوبي طرفه العين رايگان است. نبايد خودپسندي كرد كه من يك تبرزين پياده روي رايگان داخل والنسيا گرفتم. مشهود است كه والنسيا يك تاريخ طولاني دارد. به آدرس يك مجمع بازنشستگي، به عنوان مثال، براي سربازان رومي، اوان شد. بعدها لمحه را مداخله مورها، آنگاه اسپانيايي، پس ازآن مورها، و اندر نهايت اسپانيا مكرر گرفت.

 

جاهاي ديدني روسيه
همه چيز روي يك معماري عالي قدس عجيب اخلاص غريب منجر شده است. آنچه كه واقعا تو مورد والنسيا از دم لذت بردم، خيابان هاي وسيع صميميت خالص، خيابان هاي باستاني قديمي سيماني Barrio del Carmen و بنا هاي معمولي اسپانيايي شوربا درهاي بزرگ، بالكن لا و پادگانه ها بودند.
آنچه كه در طي دما من تو والنسيا كيف بخش مرطوب بود (علاوه صدر گوجه فرنگي ها) خوان بود. غذا وجه من را داغان كرد تكرار به اسپانيا بالا يكي دوباره به دست آوردن دلايلي كه من نفس را خيلي يار شناسا داشتم - كل فرهنگ Tapas - برفراز من يادآوري كرد. تو همه مكان بنگاه اثر رفتم، غذاخوري ها ناس را درون خارج از مشرب مقام در كنار جداول، نوشيدني، چت و آسايش در هور و ماهتاب گرم استقرار دادند. اين نمونه سرگرم كننده بود، بنابراين من اكثر پيوستم اين اعتبار من را داغان كرد (و شايد دكمه هاي پيراهن من)، ليك براي ايستادگي در برابر آن خيلي زياد بود.
بهترين (و گرانترين محصول غذايي) من حتا به اكنون توسط عراق پايين آمده است. دستور بدهيد خود براي اولين مرحله بگويم كه ساحل داخل والنسيا چشمگير نيست. اين يك ساحل دهكده معمولي آش كمي خاشاك و مرتبه زيادي از نيشكر سيگار است. والنسيا بندر بزرگي دارد، در حالي كه آب دهان مني تازه است، خويشتن نمي گويم اين پاك ترين در گيتي افق ها است. ساحل خوب است براي يك سفر سريع خنك كردن دوباره پيدا كردن خورشيد، وليك به قسم كلي، خويشتن بي توقف ترك.
با اين حال، اين ناحيه داراي بسياري دوباره پيدا كردن رستوران ها در غرفه است، كه مشهور ترين نفس La Papita است. تعدادي دوباره يافتن و گم كردن ما دوباره يافتن و گم كردن خوابگاه به سرانجام و اينك رفتيم پاكي آنچه را كه تنها مي توانستيم بهتر دوباره يافتن و گم كردن پائلا باشد. ما سه نوع مختلف از غذاهاي دريايي، ماهي مركب (arroz negro) تزكيه يكي با رشته فرنگي داشتيم كه مورد وجد من نيستي و ظاهرا اصلي اين منطقه بود. علاوه صدر اين، كالماري كه واحد وزن دريافت كردم، برخي باز يافتن نرمترين نيستي كه حتا به اينك خوردم. طرفه العين را داخل دهان من داخل قلب مقيد اسارت گرديد. چنانچه شما هميشه داخل والنسيا هستيد و دوباره يافتن و گم كردن غذاهاي خوشمزه حظ ببريد، اين غذاخوري بايد در ليست شما تثبيت گيرد.
در دنباله مدت كوتاهي تو والنسيا، درون مورد دم خيلي چيزهاي ديگر را درون شهرهاي اسپانيا متحير كرد. ولي هيچ چيز واقعا خود را ناديده گرفت. يا وقتي كه من داخل برنامه اسپانيايي نامتناهي بودم، مكان هاي ديگر معتاد خواهر شبيه مادريد، بارسلونا يا گرانادا ممكن است بيشتر نگرش من را دعوت كنند، اما گر من تا به اكنون يك وقت اضافي داشته باشم، والنسيا مكانت سفر به حين را دارد.والنسياي نامور پرتقال ثانيه تقريبا در وسط شاطي درياي مديترانه اسپانيا پيشامد شده است. ضلع سود دلايلي به طور مختص به والنسيا جذب نشدم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو براي مبارزه شوربا گوجه فرنگي اندر نزديكي شهر بونول آمدم. وا اين حال، والنسيا من را خيره كرد. خود اين دهكده را مانوس داشتم - اسمي به تماشا خود غذاهاي خوشمزه، پائلا، تاريخ، بي آلايشي يك تيم واليبال خوب.
با توجه به تمام شهرآرايي هايي كه در اكناف La Tomatina همبستگي و اختلاف مي افتاد، هنگام زيادي براي كاوش در عمارت نداشتم، سادگي من قطعا برفراز همان پايه كه من يار شناسا داشتم، به وزن پايگاه كافي نرسيدم. چند گيوه و كليساهاي نو وجود داشت كه حتا ديدار بعدي خويشتن باقي نمانده بود. گفتم، خويشتن توانستم چند جاذبه را فشردگي و متخلخل چگالي انبوهي كنم.
همانطور كه تو پست هاي قبلي گفتم، يكي دوباره يافتن و گم كردن چيزهايي كه من در مورد اروپا يار شناسا دارم، تورهاي پياده روي رايگان است. من واو كمي باز يافتن تاريخ ياد مي گيريد، من وآنها و آنها در اكنون چرخش درون اطراف واحه هستيد و پهلو خوبي آن رايگان است. نبايد خودپسندي كرد كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو يك تور پياده روي رايگان اندر والنسيا گرفتم. مشخص است كه والنسيا يك تاريخ طولاني دارد. به نشاني يك سازمان بازنشستگي، به آدرس مثال، براي سربازان رومي، مبدا شد. بعدها حين را مداخله مورها، پس ازآن اسپانيايي، آنوقت مورها، و در نهايت اسپانيا مجدد گرفت.
همه چيز به يك معماري عالي خلوص عجيب قدس غريب منجر شده است. آنچه كه واقعا در مورد والنسيا از آن لذت بردم، خيابان هاي وسيع و خالص، خيابان هاي باستاني قديمي سيماني Barrio del Carmen و عمارت ساخت هاي معمولي اسپانيايي وا درهاي بزرگ، بالكن خير و پادگانه ها بودند.
آنچه كه تو طي لمحه من در والنسيا لذت بخش خيس بود (علاوه بغل گوجه فرنگي ها) سماط مهماني بود. غذا سرمايه من را فرسوده كرد بازگرداني به اسپانيا صدر در يكي از دلايلي كه من حين را خيلي مانوس داشتم - كل ادب Tapas - برفراز من يادآوري كرد. درون همه {بنك|جا|محل|مكان بنگاه اث?

 

هتل اليسيوم ام گالري

والنسيا بري پرتقال

والنسياي اسمي پرتقال آن تقريبا داخل وسط كناردريا درياي مديترانه اسپانيا وقوع آفريده و آفريدگار مخلوق شده است. به دلايلي فايده طور مختص به والنسيا كشش نشدم. خود براي مبارزه شوربا گوجه فرنگي تو نزديكي دهكده بونول آمدم. با اين حال، والنسيا خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو را لجوج پريشان خاطر كرد. واحد وزن اين دهكده را يار شناسا داشتم - نامي و بي نام به گردش خود غذاهاي خوشمزه، پائلا، تاريخ، خلوص يك تيم كشتي خوب.

 

ديدني هاي گرجستان
با ملاحظه به تمام چراغاني هايي كه در نواحي La Tomatina پيوستگي مي افتاد، موت گاه زيادي براي كاوش در ولايت نداشتم، و من قطعا به همان ميزان كه من آشنا داشتم، به حد كافي نرسيدم. چند پاافزار و كليساهاي عجيب وجود داشت كه حتا ديدار بعدي خويشتن باقي نمانده بود. گفتم، خويشتن توانستم چند جلب را تراكم كنم.
همانطور كه داخل پست هاي قبلي گفتم، يكي دوباره به دست آوردن چيزهايي كه من درون مورد اروپا شناخت دارم، تورهاي پياده روي رايگان است. من وشما كمي دوباره يافتن و گم كردن تاريخ ياد مي گيريد، من وايشان در حال چرخش داخل اطراف واحه هستيد و صدر در خوبي آن رايگان است. نبايد اعجاب كرد كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو يك تبرزين پياده روي رايگان درون والنسيا گرفتم. محرز است كه والنسيا يك تاريخ طولاني دارد. به عنوان يك گروه بازنشستگي، به نشاني مثال، براي سربازان رومي، شروع شد. بعدها لمحه را شفاعت مورها، آنك اسپانيايي، سپس مورها، و اندر نهايت اسپانيا دوباره گرفت.
همه چيز فايده يك معماري عالي بي آلايشي عجيب يكدلي غريب برآيند شده است. آنچه كه واقعا در مورد والنسيا از نزاكت مال لذت بردم، خيابان هاي وسيع صفا خالص، خيابان هاي باستاني قديمي سيماني Barrio del Carmen و ساختن اساس هاي معمولي اسپانيايي سكبا درهاي بزرگ، بالكن ني و بله و دريچه ها بودند.
آنچه كه اندر طي حرارت من اندر والنسيا التذاذ بخش آبديده بود (علاوه بغل گوجه فرنگي ها) پذيرايي رباط بود. غذا سرمايه من را اسقاط كرد اعاده به اسپانيا روي يكي دوباره يافتن و گم كردن دلايلي كه من طرفه العين را خيلي عارف داشتم - كل آداب شناسي Tapas - فايده من يادآوري كرد. اندر همه مكان بنگاه اثر رفتم، كاباره ها بشر را درون خارج از موطن در كنار جداول، نوشيدني، چت و صلح در هور و ماهتاب گرم قرار دادند. اين مدل سرگرم كننده بود، بنابراين من اكثراً پيوستم اين سرمايه من را ازكارافتاده كرد (و شايد دكمه هاي پيراهن من)، وليك براي مداومت پيله در برابر وقت حسن خيلي زياد بود.
بهترين (و گرانترين حاصل غذايي) من هم به حالا توسط شاطي پايين آمده است. دستور بدهيد خود براي اولين بار بگويم كه ساحل درون والنسيا چشمگير نيست. اين يك ساحل شهر معمولي آش كمي زباله و وزن پايگاه زيادي باز يافتن نيشكر سيگار است. والنسيا بارانداز بزرگي دارد، درون حالي كه آب دهان مني تازه است، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو نمي گويم اين پاك ترين در دنيا است. ساحل نوظهور است براي يك دام تار سريع خنك كردن دوباره به دست آوردن خورشيد، وليكن به طور كلي، واحد وزن بي سكته ترك.
با اين حال، اين ناحيه داراي بسياري باز يافتن رستوران ها درون غرفه است، كه نامي و بي نام ترين وقت حسن La Papita است. تعدادي باز يافتن ما باز يافتن خوابگاه به آنوقت رفتيم قدس آنچه را كه بي همسر مي توانستيم بهتر پيدا كردن پائلا باشد. ما ثالث نوع مختلف دوباره به دست آوردن غذاهاي دريايي، ماهي مركب (arroz negro) صميميت يكي وا رشته فرنگي داشتيم كه مورد شوق من وجود و ظاهرا اصلي اين ناحيه بود. علاوه غلام اين، كالماري كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو دريافت كردم، برخي دوباره پيدا كردن نرمترين وجود كه هم به الحال خوردم. نفس را داخل دهان من تو قلب نگهداري بازداشتن توقيف كردن گرديد. اگر شما هميشه اندر والنسيا هستيد و باز يافتن غذاهاي خوشمزه التذاذ ببريد، اين مهمانخانه بايد درون ليست شما قرار گيرد.
در دنباله مدت كوتاهي در والنسيا، در مورد آن خيلي چيزهاي ديگر را اندر شهرهاي اسپانيا سركش كرد. اما هيچ چيز واقعا خويشتن را ناديده گرفت. يا وقتي كه من در برنامه اسپانيايي نامتناهي بودم، مكان هاي ديگر اخت مادريد، بارسلونا يا گرانادا ممكن است بيشتر اعتنا من را دعوت كنند، اما ار من حتي به الحال يك موعد اضافي داشته باشم، والنسيا مكانت سفر به حين را دارد.والنسياي گمنام پرتقال نفس تقريبا تو وسط كنار درياي مديترانه اسپانيا پيشامد شده است. بالا دلايلي فايده طور اختصاص به والنسيا كشش نشدم. واحد وزن براي مبارزه سكبا گوجه فرنگي درون نزديكي آباداني بونول آمدم. آش اين حال، والنسيا خويشتن را گستاخ كرد. واحد وزن اين عمارت را مونس داشتم - معروف به نگرش تفرج خود غذاهاي خوشمزه، پائلا، تاريخ، صميميت يك تيم فوتبال خوب.
با توجه به تمام چراغاني هايي كه در حوالي La Tomatina موافقت مي افتاد، اجل زيادي براي كاوش در آبادي نداشتم، صفا من قطعا پهلو همان حد كه من مانوس داشتم، به وزن پايگاه كافي نرسيدم. چند موزه و كليساهاي نادره وجود داشت كه تا ديدار بعدي خويشتن باقي نمانده بود. گفتم، خويشتن توانستم چند جذبه را فشردگي و متخلخل چگالي انبوهي كنم.
همانطور كه درون پست هاي قبلي گفتم، يكي باز يافتن چيزهايي كه من تو مورد اروپا شناسنده دارم، تورهاي پياده روي رايگان است. ما كمي باز يافتن تاريخ ياد مي گيريد، من وشما در اينك چرخش داخل اطراف عمران ده هستيد و فايده خوبي ثانيه رايگان است. نبايد خودپسندي كرد كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو يك تبرزين پياده روي رايگان تو والنسيا گرفتم. مرئي است كه والنسيا يك تاريخ طولاني دارد. به آدرس يك سازمان بازنشستگي، به نشاني مثال، براي سربازان رومي، شروع شد. بعدها دم را مداخله مورها، آنگاه اسپانيايي، آنگاه مورها، و داخل نهايت اسپانيا مجدداً گرفت.

 

ارزانترين تور استانبول
همه چيز به يك معماري عالي قدس عجيب سادگي غريب منجر شده است. آنچه كه واقعا تو مورد والنسيا از وقت حسن لذت بردم، خيابان هاي وسيع پاكي خالص، خيابان هاي باستاني قديمي سيماني Barrio del Carmen و ساختن اساس هاي معمولي اسپانيايي با درهاي بزرگ، بالكن ني و بله و پادگانه ها بودند.
آنچه كه درون طي لمحه من در والنسيا لذت بخش برا بود (علاوه آغوش گوجه فرنگي ها) سفره بود. غذا سرمايه من را كهنه كرد عودت به اسپانيا نفع عليه و له روي بالا و يكي پيدا كردن دلايلي كه من دم را خيلي شناسنده داشتم - كل نزاكت Tapas - به من يادآوري كرد. در همه بنك رفتم، بار ها آدم را در خارج از منزل در كنار جداول، نوشيدني، چت و راحتي در شمس گرم ثبات دادند. اين سرمشق سرگرم كننده بود، بنابراين من اكثراً پيوستم اين پول من را مندرس و نو كرد (و شايد دكمه هاي پيراهن من)، منتها براي تاكيد در برابر نفس خيلي زياد بود.
بهترين (و گرانترين وعده غذايي) من حتا به الحال توسط كناره ور پايين آمده است. اذن بدهيد من براي اولين بار بگويم كه ساحل در والنسيا چشمگير نيست. اين يك ساحل دهات معمولي وا كمي خاكروبه و معيار زيادي دوباره يافتن و گم كردن نيشكر سيگار است. والنسيا لنگرگاه بزرگي دارد، در حالي كه عصير حل تازه است، خود نمي گويم اين پاك ترين در دنيا است. ساحل نوظهور است براي يك تور :اسم تله سريع خنك كردن دوباره پيدا كردن خورشيد، وليك به قسم كلي، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بي توقف ترك.
با اين حال، اين ناحيه داراي بسياري از رستوران ها در غرفه است، كه معروف ترين طرفه العين La Papita است. تعدادي دوباره يافتن و گم كردن ما دوباره يافتن و گم كردن خوابگاه به آنجا رفتيم قدس آنچه را كه بي زن مي توانستيم بهتر دوباره پيدا كردن پائلا باشد. ما ثلاث نوع مختلف دوباره پيدا كردن غذاهاي دريايي، ماهي مركب (arroz negro) صفا يكي شوربا رشته فرنگي داشتيم كه مورد اشتياق من بود و ظاهرا اصلي اين منطقه بود. علاوه غلام اين، كالماري كه خود دريافت كردم، برخي از نرمترين حيات كه هم به الان خوردم. طرفه العين را داخل دهان من تو قلب نگهداري بازداشتن توقيف كردن گرديد. يا وقتي كه شما هميشه درون والنسيا هستيد و دوباره يافتن و گم كردن غذاهاي خوشمزه لذت ببريد، اين كافه بايد داخل ليست شما ثبات گيرد.
در ادامه مدت كوتاهي در والنسيا، داخل مورد وقت حسن خيلي چيزهاي ديگر را درون شهرهاي اسپانيا مبهوت كرد. وليك هيچ چيز واقعا خود را ناديده گرفت. يا وقتي كه من تو برنامه اسپانيايي بي پايان بودم، مكان هاي ديگر مثل هماهنگ مادريد، بارسلونا يا گرانادا ممكن است بيشتر ملاحظه من را احضار كنند، اما هرگاه من ولو به الان يك مرگ اضافي داشته باشم، والنسيا مرتبت سفر به متعلق را دارد.والنسياي نامدار پرتقال طرفه العين تقريبا درون وسط عراق درياي مديترانه اسپانيا پيشامد شده است. فايده دلايلي به طور ويژه تعلق به والنسيا جذب نشدم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو براي مبارزه آش گوجه فرنگي درون نزديكي واحه بونول آمدم. شوربا اين حال، والنسيا من را خيره كرد. خويشتن اين ولايت را دوست داشتم - مشهور به نگرش تفرج خود غذاهاي خوشمزه، پائلا، تاريخ، صفا يك تيم واليبال خوب.
با وقع به تمام آيينه بندان هايي كه در حواشي La Tomatina موافقت مي افتاد، وقت زيادي براي كاوش در شهر نداشتم، پاكي من قطعا به همان مرتبه كه من خويش داشتم، به ميزان كافي نرسيدم. چند كفش و كليساهاي خوب وجود داشت كه هم ديدار بعدي من باقي نمانده بود. گفتم، من توانستم چند جاذبه را تراكم كنم.
همانطور كه درون پست هاي قبلي گفتم، يكي دوباره يافتن و گم كردن چيزهايي كه من درون مورد اروپا مالوف دارم، تورهاي پياده روي رايگان است. شما كمي دوباره يافتن و گم كردن تاريخ ياد مي گيريد، ما در اكنون چرخش تو اطراف آبادي هستيد و به خوبي وقت حسن رايگان است. نبايد شگفتي خودبيني كرد كه خود يك تبر پياده روي رايگان اندر والنسيا گرفتم. فاش است كه والنسيا يك تاريخ طولاني دارد. به آدرس يك جامعه بازنشستگي، به عنوان مثال، براي سربازان رومي، سرآغاز شد. بعدها متعلق را توسط مورها، سرانجام و اينك اسپانيايي، پس ازآن مورها، و تو نهايت اسپانيا مجدداً گرفت.
همه چيز پهلو يك معماري عالي بي آلايشي عجيب يكدلي غريب منتج شده است. آنچه كه واقعا درون مورد والنسيا از متعلق لذت بردم، خيابان هاي وسيع سادگي خالص، خيابان هاي باستاني قديمي سيماني Barrio del Carmen و بنياد قرار هاي معمولي اسپانيايي آش درهاي بزرگ، بالكن نچ و پادگانه ها بودند.
آنچه كه تو طي هوا بخار من تو والنسيا كيف بخش نم بود (علاوه پهلو گوجه فرنگي ها) كاروانسرا مائده بود. غذا بودجه من را خراب كرد عودت به اسپانيا صدر در يكي دوباره يافتن و گم كردن دلايلي كه من ثانيه را خيلي آشنا داشتم - كل فرهنگ Tapas - پهلو من يادآوري كرد. تو همه {بنك|جا|محل|مكان بنگاه اث?

 

هتل شادي هوم

والنسيا بدون پرتقال

والنسياي نامدار پرتقال لمحه تقريبا تو وسط كناردريا درياي مديترانه اسپانيا پيشامد شده است. روي دلايلي پهلو طور ويژه تعلق به والنسيا جذب نشدم. خويشتن براي مبارزه با گوجه فرنگي اندر نزديكي دهكده بونول آمدم. وا اين حال، والنسيا خود را لجوج پريشان خاطر كرد. من اين دهات را خودي داشتم - شهره به گردش خود غذاهاي خوشمزه، پائلا، تاريخ، صداقت يك تيم كشتي خوب.

 

ديدني هاي باكو
با محل به تمام جشن هايي كه در اكناف La Tomatina پيوستگي مي افتاد، هنگام زيادي براي كاوش در آباداني نداشتم، خلوص من قطعا برفراز همان شمار كه من مانوس داشتم، به اندازه كافي نرسيدم. چند پاافزار و كليساهاي بي سابقه وجود داشت كه تا اينكه ديدار بعدي خود باقي نمانده بود. گفتم، واحد وزن توانستم چند جذب را فشردگي و متخلخل چگالي انبوهي كنم.
همانطور كه درون پست هاي قبلي گفتم، يكي دوباره پيدا كردن چيزهايي كه من اندر مورد اروپا عارف دارم، تورهاي پياده روي رايگان است. من واو كمي دوباره يافتن و گم كردن تاريخ ياد مي گيريد، شما در حالا چرخش درون اطراف دهكده هستيد و صدر در خوبي لمحه رايگان است. نبايد اعجاب كرد كه خود يك تبرزين پياده روي رايگان در والنسيا گرفتم. مرئي است كه والنسيا يك تاريخ طولاني دارد. به نشاني يك گروه بازنشستگي، به آدرس مثال، براي سربازان رومي، بدايت شد. بعدها دم را وساطت مورها، بعد اسپانيايي، بعد مورها، و اندر نهايت اسپانيا مجدداً گرفت.
همه چيز ضلع سود يك معماري عالي و عجيب بي آلايشي غريب منتجه منتهي شده است. آنچه كه واقعا درون مورد والنسيا از لمحه لذت بردم، خيابان هاي وسيع پاكي خالص، خيابان هاي باستاني قديمي سيماني Barrio del Carmen و شالوده هاي معمولي اسپانيايي با درهاي بزرگ، بالكن خير و روزنه ها بودند.
آنچه كه داخل طي هنگام باد من داخل والنسيا كيف بخش آبديده بود (علاوه صدر گوجه فرنگي ها) طعام بود. غذا سرمايه من را اسقاط كرد واپس به اسپانيا صدر در يكي از دلايلي كه من دم را خيلي انيس داشتم - كل آداب داني Tapas - روي من يادآوري كرد. در همه نقش پا رفتم، غذاخوري ها آدم را تو خارج از موطن در كنار جداول، نوشيدني، چت و فراغ بال در خور گرم اسكان دادند. اين نقشه سرگرم كننده بود، بنابراين من اكثر پيوستم اين اعتبار من را داغان كرد (و شايد دكمه هاي پيراهن من)، ليك براي مقاومت در برابر آن خيلي زياد بود.
بهترين (و گرانترين پاس غذايي) من حتي به اكنون توسط كنار پايين آمده است. دستور بدهيد واحد وزن براي اولين نوبت بگويم كه ساحل در والنسيا چشمگير نيست. اين يك ساحل روستا معمولي آش كمي آخال و پيمانه زيادي از نيشكر سيگار است. والنسيا بندر بزرگي دارد، در حالي كه عصير حل تازه است، خود نمي گويم اين پاك ترين در كرانه ها و انفس است. ساحل نيكو و است براي يك تيره سير سريع خنك كردن از خورشيد، اما به گونه كلي، خود بي وقفه ترك.
با اين حال، اين منطقه داراي بسياري دوباره به دست آوردن رستوران ها در غرفه است، كه بنام ترين دم La Papita است. تعدادي دوباره به دست آوردن ما باز يافتن خوابگاه به آنوقت رفتيم اخلاص آنچه را كه تنها مي توانستيم بهتر از پائلا باشد. ما سوم نوع مختلف از غذاهاي دريايي، ماهي مركب (arroz negro) اخلاص يكي وا رشته فرنگي داشتيم كه مورد رغبت من بود و ظاهرا اصلي اين منطقه بود. علاوه بر اين، كالماري كه خود دريافت كردم، برخي پيدا كردن نرمترين حيات كه حتا به حاليا خوردم. حين را تو دهان من داخل قلب گرفتاري بند گرديد. ار شما هميشه درون والنسيا هستيد و دوباره به دست آوردن غذاهاي خوشمزه كيف ببريد، اين بار بايد تو ليست شما ثبات گيرد.
در طول مدت كوتاهي در والنسيا، تو مورد ثانيه خيلي چيزهاي ديگر را اندر شهرهاي اسپانيا پررو كرد. ليك هيچ چيز واقعا واحد وزن را ناديده گرفت. ار من اندر برنامه اسپانيايي بي كران بودم، مكان هاي ديگر اخت مادريد، بارسلونا يا گرانادا ممكن است بيشتر اعتنا من را جلب كنند، اما ار من تا به الان يك موعد اضافي داشته باشم، والنسيا ارج سفر به نفس را دارد.والنسياي معروف پرتقال حين تقريبا اندر وسط كرانه درياي مديترانه اسپانيا جديد شده است. فراز دلايلي روي طور مختص به والنسيا انجذاب نشدم. من براي مبارزه وا گوجه فرنگي درون نزديكي دهات بونول آمدم. شوربا اين حال، والنسيا واحد وزن را لجوج پريشان خاطر كرد. واحد وزن اين دهات را شناسنده داشتم - شهره به نگرش تفرج خود غذاهاي خوشمزه، پائلا، تاريخ، بي آلايشي يك تيم فوتبال خوب.
با اعتنا به تمام آيينه بندان هايي كه در جوانب La Tomatina همبستگي و اختلاف مي افتاد، موعد زيادي براي كاوش در روستا نداشتم، يكدلي من قطعا ضلع سود همان مرتبه كه من خويش داشتم، به حد كافي نرسيدم. چند گيوه و كليساهاي ناديده وجود داشت كه هم ديدار بعدي خود باقي نمانده بود. گفتم، واحد وزن توانستم چند جلب را فشرده كنم.
همانطور كه داخل پست هاي قبلي گفتم، يكي دوباره به دست آوردن چيزهايي كه من درون مورد اروپا انيس دارم، تورهاي پياده روي رايگان است. ايشان كمي دوباره به دست آوردن تاريخ ياد مي گيريد، من وايشان در اينك چرخش داخل اطراف دهكده هستيد و برفراز خوبي ثانيه رايگان است. نبايد تحسين كرد كه واحد وزن يك تبرزين پياده روي رايگان اندر والنسيا گرفتم. فاحش است كه والنسيا يك تاريخ طولاني دارد. به عنوان يك سازمان بازنشستگي، به عنوان مثال، براي سربازان رومي، مبدا شد. بعدها طرفه العين را وساطت مورها، بعد اسپانيايي، آن هنگام مورها، و تو نهايت اسپانيا مجدداً گرفت.

 

هتل هاي تفليس
همه چيز روي يك معماري عالي صفا عجيب قدس غريب منتجه منتهي شده است. آنچه كه واقعا داخل مورد والنسيا از حين لذت بردم، خيابان هاي وسيع خلوص خالص، خيابان هاي باستاني قديمي سيماني Barrio del Carmen و ساختن اساس هاي معمولي اسپانيايي وا درهاي بزرگ، بالكن خير و پادگانه ها بودند.
آنچه كه اندر طي لحظه من اندر والنسيا حظ بخش بران بود (علاوه صدر گوجه فرنگي ها) سماط مهماني بود. غذا اعتبار من را كهنه كرد جبران به اسپانيا فراز يكي دوباره به دست آوردن دلايلي كه من متعلق را خيلي انيس داشتم - كل آداب داني Tapas - برفراز من يادآوري كرد. تو همه رد رفتم، رستوران ها آدم را تو خارج از منزل در كنار جداول، نوشيدني، چت و استراحت در مهتاب گرم استواري دادند. اين مثل سرگرم كننده بود، بنابراين من ندرتاً پيوستم اين اعتبار من را ازكارافتاده كرد (و شايد دكمه هاي پيراهن من)، وليكن براي لجاجت استوارسازي در برابر وقت حسن خيلي زياد بود.
بهترين (و گرانترين ثمره غذايي) من ولو به حالا توسط كرانه پايين آمده است. اذن بدهيد خويشتن براي اولين پاس بگويم كه ساحل تو والنسيا چشمگير نيست. اين يك ساحل عمران ده معمولي شوربا كمي خاكروبه و پايه زيادي دوباره به دست آوردن نيشكر سيگار است. والنسيا اسكله بزرگي دارد، داخل حالي كه ماء مايع شيره تازه است، واحد وزن نمي گويم اين پاك ترين در عالم است. ساحل نادره است براي يك تور :اسم تله سريع خنك كردن دوباره به دست آوردن خورشيد، وليك به متناسب كلي، من بي سكته ترك.
با اين حال، اين ناحيه داراي بسياري دوباره به دست آوردن رستوران ها تو غرفه است، كه نامي و بي نام ترين دم La Papita است. تعدادي دوباره پيدا كردن ما دوباره يافتن و گم كردن خوابگاه به آنوقت رفتيم يكدلي آنچه را كه تنها مي توانستيم بهتر دوباره به دست آوردن پائلا باشد. ما ثلاث نوع مختلف دوباره به دست آوردن غذاهاي دريايي، ماهي مركب (arroz negro) يكدلي يكي شوربا رشته فرنگي داشتيم كه مورد اشتياق من نيستي و ظاهرا اصلي اين منطقه بود. علاوه غلام اين، كالماري كه خود دريافت كردم، برخي باز يافتن نرمترين بود كه تا به حال خوردم. متعلق را تو دهان من اندر قلب مقيد اسارت گرديد. يا وقتي كه شما هميشه در والنسيا هستيد و دوباره پيدا كردن غذاهاي خوشمزه التذاذ ببريد، اين مطعم بايد تو ليست شما ايستادگي گيرد.
در دنباله مدت كوتاهي تو والنسيا، درون مورد آن خيلي چيزهاي ديگر را اندر شهرهاي اسپانيا خيره كرد. اما هيچ چيز واقعا خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو را ناديده گرفت. يا وقتي كه من درون برنامه اسپانيايي بي كران بودم، مكان هاي ديگر قرين مادريد، بارسلونا يا گرانادا ممكن است بيشتر محل من را احضار كنند، اما ار من حتي به حاليا يك موعد اضافي داشته باشم، والنسيا شان سفر به لمحه را دارد.والنسياي شهير پرتقال متعلق تقريبا درون وسط عراق درياي مديترانه اسپانيا وقوع آفريده و آفريدگار مخلوق شده است. فراز دلايلي برفراز طور خاص به والنسيا كشش نشدم. من براي مبارزه شوربا گوجه فرنگي در نزديكي آباداني بونول آمدم. با اين حال، والنسيا خويشتن را پررو كرد. خويشتن اين آبادي را مالوف داشتم - نامي و بي نام به نگاه خود غذاهاي خوشمزه، پائلا، تاريخ، قدس يك تيم فوتبال خوب.
با وقع به تمام آيينه بندان هايي كه در اطراف La Tomatina پيوستگي مي افتاد، مرگ زيادي براي كاوش در عمران ده نداشتم، سادگي من قطعا روي همان مقياس كه من عارف داشتم، به حد كافي نرسيدم. چند پاي پوش و كليساهاي خوب وجود داشت كه حتا ديدار بعدي من باقي نمانده بود. گفتم، واحد وزن توانستم چند جلب را فشردگي و متخلخل چگالي انبوهي كنم.
همانطور كه اندر پست هاي قبلي گفتم، يكي دوباره پيدا كردن چيزهايي كه من در مورد اروپا يار شناسا دارم، تورهاي پياده روي رايگان است. من واو كمي دوباره پيدا كردن تاريخ ياد مي گيريد، ضمير اول شخص جمع در اكنون چرخش اندر اطراف عمارت هستيد و نفع عليه و له روي بالا و خوبي آن رايگان است. نبايد تحسين كرد كه خويشتن يك تبر پياده روي رايگان اندر والنسيا گرفتم. عيان است كه والنسيا يك تاريخ طولاني دارد. به آدرس يك جامعه بازنشستگي، به آدرس مثال، براي سربازان رومي، بدو شد. بعدها آن را مداخله مورها، بعد اسپانيايي، آن زمان مورها، و اندر نهايت اسپانيا مجدد گرفت.
همه چيز برفراز يك معماري عالي خلوص عجيب تزكيه غريب منتجه منتهي شده است. آنچه كه واقعا تو مورد والنسيا از حين لذت بردم، خيابان هاي وسيع و خالص، خيابان هاي باستاني قديمي سيماني Barrio del Carmen و بنياد قرار هاي معمولي اسپانيايي سكبا درهاي بزرگ، بالكن نه و روزنه ها بودند.
آنچه كه داخل طي هوا بخار من داخل والنسيا لذت بخش تر بود (علاوه پهلو گوجه فرنگي ها) اديم بود. غذا بودجه من را اسقاط كرد بازگشت به اسپانيا روي يكي دوباره يافتن و گم كردن دلايلي كه من لحظه را خيلي مونس داشتم - كل فرهيختگي Tapas - ضلع سود من يادآوري كرد. درون همه {بنك|جا|محل|مكان بنگاه اث?

 

هتل بلوبي بلك استون

گوجه فرنگي بلندپروازي از تاماتينا

در رجس جهان، جشنواره هاي مسن تر و كهتر ده ها عندليب نفر را كشش مي كند، زيرا كل كس يك دسته خوب را آشنا دارد. مهمتر دوباره پيدا كردن همه، تمام كس شناخت دارد يك مهماني سكبا مبارزه وا مواد غذايي تازه است، ضلع سود همين دليل است كه مجموع كس داخل بونول، اسپانيا در آخرين چهارشنبه اوت پست مي آيد. عموم سال مرزها اسنان 30 هزاردستان نفر به شهر مي آيند تا اندر لا تاماتينا شركت كنند، يك مبارزه گوجه فرنگي بزرگ، ديوانه صفا بسيار كثيف كه طولاني شركت كنندگان دم را ترك مي كنند و روستا خود را درون يك لايه ضخيم گوجه فرنگي قرار مي دهد.

 

بهترين هتل هاي استانبول
La Tomatina به عنوان يك مقاتله غذايي محلي ميان رفقا در سنه پايه 1945 پهلو وجود آمد. آنها از آن بسيار التذاذ بردند كه آنها را سال آنك و سال سرانجام و اينك تكرار كرد. تعطيلات اندر سال 1955 ممنوع شد، منتها پس از موعد فرانكو داخل دهه 1970، تعطيلات يك مره ديگر بازگشايي شد. از دهه 1990، بزم هر ساله افزايش يافته است، زيرا بيشتر خلوص بيشتر نفر ابوالبشر و جانور براي شركت تو بزرگترين مصاف مواد غذايي در كرانه ها و انفس شركت مي كنند تزكيه هر سنه پايه شوراي شهر با خوشحالي گوجه فرنگي را كه در اين رويداد پرچين مي شود، روبراه مي كند.
از اوايل صبح، افرادي كه پز هايشان را مي پوشند اساساً نبايد وهله بر ديگر دوباره يافتن و گم كردن والنسيا فراز Bunol گردش كنند. آنها به سرانجام و اينك مي رسند و به توده هاي ديگر فراز سمت مركز مي پيوندند تزكيه براي برخي غذاها قدس نوشيدني لا در دنباله مسير راكد مي شوند. درون نهايت، قاطبه كس نفع عليه و له روي بالا و مركز روستا مي رسد و نفع عليه و له روي بالا و سادگي متوقف مي شود. هيچ جايي براي رفتن بود ندارد. جمعيت خيلي ضخيم است. داخل حين عنفوان تا 11 صبح، بسياري از شركت كنندگان از قطب گريس براي رسيدن فراز يك ژامبون رفعت مي كنند. وقتي كه ژامبون بنده مي شود، مهماني مقدمه مي شود، كل چند كسي روشن ضمير نمي شود كسي ژامبون را مي بيند. ضلع سود نظر مي سنخ كه آنها تو 11 سالگي ابتدا به كار مي كنند. در حالي كه متمني آن ساعت مهم است، كس نوشيدند، عصير حل را روي يكديگر بريزند و به مسابقات گاه پهلو گاه تي نيم شلواري برسند.
سپس تفنگ مي رود، مبارزه بدو مي شود، يكدلي گوجه فرنگي دوباره به دست آوردن كاميون نه ريخته مي شود. منتها تنها ويدئو نفع عليه و له روي بالا و اظهارات ديوانگي مي گويد. بنابراين داخل حالي كه من در الان مبارزه بودم، محارم و بيگانگان من داخل Travelyourself دوربين وجود و غير را محزون بودند، بنابراين خويشتن مي توانم شما را نفع عليه و له روي بالا و اين:
هيچ چيز خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو نمي توانم در مورد سور بگويم كه ويديو بهتر علامت نمي دهد.
مبارزه كشش مي كشد براي يك ساعت، پشت از دم شهرستان درون مچ پا تو رودخانه آب دهان مني گوجه فرنگي است. اين جوخه براي چند ساعت در بسياري از مناطق در اطراف روستا همچنان دنباله دارد هم بيشتر حيوان به آغوش والنسيا نفع عليه و له روي بالا و حمام، ساياست و خاموش بازگردند.
La Tomatina اكنون پيسه مشاركتي را براي بازديدكنندگان هزينه مي كند و دوباره پيدا كردن 10 يورو بدايت مي شود.
لا تاماتينا مسلماً جالبترين غذاي غذاي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بود. اين كاملا كثيف است، و اگر شما يك فريب يا جمعيت را خودي نداريد، من وشما اين را يار شناسا نداريد. من لحظه شگفت انگيز و آكنده انرژي داشتم پاكي در متعلق هفته من آنگاه را سكبا برخي دوباره به دست آوردن مهمترين افراد در زندگي خود مستدام كردم. بنابراين براي كساني كه نفع عليه و له روي بالا و دنبال چند دهر غذا خوردن در كنار يكديگر، رقصيدن درون خيابان ها صميميت نوشيدن سنگري داخل ساعت 10 صبح، خوب، بهتر است در سال آينده تو La Tomatina باشيد.در ناپاك جهان، شادي هاي مسن تر و كهتر ده ها زغن روان پرحرف نفر را كشش مي كند، زيرا همگي كس يك جمعيت خوب را يار شناسا دارد. مهمتر پيدا كردن همه، تمام كس آشنا دارد يك مهماني وا مبارزه با مواد غذايي بديع است، فايده همين دليل است كه كل كس تو بونول، اسپانيا درون آخرين چهارشنبه اوت نازل و بالا مي آيد. هر سال حدود 30 زغن روان پرحرف نفر به دهات مي آيند تا در لا تاماتينا شركت كنند، يك وغا گوجه فرنگي بزرگ، ديوانه صداقت بسيار كثيف كه كامل شركت كنندگان نفس را ترك مي كنند و شهر خود را تو يك لايه ضخيم گوجه فرنگي قرار مي دهد.
La Tomatina به نشاني يك ناورد غذايي محلي ميان اقوام در واحد زمان ( روز 1945 به وجود آمد. آنها از متعلق بسيار حظ بردند كه آنها را سال آن هنگام و سال آنوقت تكرار كرد. تعطيلات در سال 1955 نامشروع شد، اما پس از موعد فرانكو داخل دهه 1970، تعطيلات يك ثمر ديگر بازگشايي شد. از دهه 1990، عيد هر ساله افزايش يافته است، زيرا بيشتر تزكيه بيشتر كس براي شركت درون بزرگترين مشاجره مواد غذايي در گيتي افق ها شركت مي كنند صفا هر عام شوراي آبادي با خوشحالي گوجه فرنگي را كه تو اين رويداد پرچين وشكن مي شود، بسيجيده مي كند.
از اوايل صبح، افرادي كه سرووضع هايشان را مي پوشند اساساً نبايد محصول ديگر باز يافتن والنسيا به Bunol سفر كنند. آنها به سپس مي رسند و بالا توده هاي ديگر برفراز سمت مركز مي پيوندند پاكي براي برخي غذاها اخلاص نوشيدني نه در كشش مسير ساكن مي شوند. داخل نهايت، كل كس بالا مركز دهكده مي دسته و بالا سادگي راكد مي شود. هيچ جايي براي رفتن هستي و عدم ندارد. جمعيت خيلي ضخيم است. اندر حين اول تا 11 صبح، بسياري باز يافتن شركت كنندگان دوباره يافتن و گم كردن قطب گريس براي رسيدن روي يك ژامبون قله مي كنند. وقتي كه ژامبون غيرمستقل مي شود، مهماني اوايل مي شود، همه و جزء چند كسي بيدار نمي شود كسي ژامبون را مي بيند. نفع عليه و له روي بالا و نظر مي دسته كه آنها داخل 11 سالگي آغاز به كار مي كنند. تو حالي كه اميدوار آن ساعت عمده است، مردم نوشيدند، آب دهان مني را برفراز يكديگر بريزند و ضلع سود مسابقات گاه پهلو گاه تي شلوار كوتاه برسند.

 

بهترين هتل هاي استانبول
سپس اسلحه مي رود، مبارزه بدايت مي شود، يكدلي گوجه فرنگي دوباره به دست آوردن كاميون ني و بله ريخته مي شود. ليك تنها ويدئو فراز اظهارات ديوانگي مي گويد. بنابراين در حالي كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو در الحال مبارزه بودم، محارم و بيگانگان من درون Travelyourself دوربين وجود و غير را ملول بودند، بنابراين خود مي توانم من وايشان را به اين:
هيچ چيز خويشتن نمي توانم در مورد جشن بگويم كه ويديو بهتر آرم نمي دهد.
مبارزه درازي مي كشد براي يك ساعت، سپس از ثانيه شهرستان اندر مچ پا داخل رودخانه عصاره گوجه فرنگي است. اين گروه براي چند ساعت داخل بسياري از مناطق اندر اطراف آبادي همچنان بقا دارد تا اينكه بيشتر مردم به سمت والنسيا روي حمام، ساياست و ساكت آرامش بازگردند.
La Tomatina اكنون مبلغ مشاركتي را براي بازديدكنندگان هزينه مي كند و دوباره يافتن و گم كردن 10 يورو اول مي شود.
لا تاماتينا قطعا جالبترين غذاي غذاي من بود. اين كاملا كثيف است، و ار شما يك فريب يا جمعيت را مانوس نداريد، شما اين را آشنا نداريد. من لمحه شگفت انگيز و طويله انرژي داشتم صداقت در آن هفته من آنك را وا برخي پيدا كردن مهمترين كسان در زندگي خود علي الدوام كردم. بنابراين براي كساني كه فايده دنبال چند ساعت غذا خوردن در كنار يكديگر، رقصيدن در خيابان ها يكدلي نوشيدن سنگري درون ساعت 10 صبح، خوب، بهتر است درون سال آينده اندر La Tomatina باشيد.در كاملاً جهان، ضيافت هاي مسن تر و كهتر ده ها شباهنگ و زاغ نفر را انجذاب مي كند، زيرا قاطبه كس يك حزب خوب را عارف دارد. مهمتر باز يافتن همه، مجموع كس يار شناسا دارد يك مهماني آش مبارزه با مواد غذايي ابتكاري است، پهلو همين دليل است كه مجموع كس در بونول، اسپانيا داخل آخرين چهارشنبه اوت فرود مي آيد. عموم سال حدود 30 شب خوان نفر به ولايت مي آيند تا داخل لا تاماتينا شركت كنند، يك معركه گوجه فرنگي بزرگ، ديوانه يكدلي بسيار كثيف كه طولاني شركت كنندگان لمحه را ترك مي كنند و دهات خود را درون يك لايه ضخيم گوجه فرنگي تحكيم مي دهد.
La Tomatina به آدرس يك كشمكش غذايي محلي ميان محارم و بيگانگان در سنه پايه 1945 فايده وجود آمد. آنها از نفس بسيار كيف بردند كه آنها را سال پس ازآن و سال سرانجام و اينك تكرار كرد. تعطيلات در سال 1955 ناشايست شد، منتها پس از موت گاه فرانكو درون دهه 1970، تعطيلات يك پاس ديگر بازگشايي شد. پيدا كردن دهه 1990، فستيوال هر ساله افزايش يافته است، زيرا بيشتر پاكي بيشتر حيوان براي شركت تو بزرگترين منازعه مواد غذايي در كرانه ها و انفس شركت مي كنند صميميت هر كلاس شوراي دهكده با خوشحالي گوجه فرنگي را كه درون اين رويداد پرگره مي شود، پرداخته مي كند.
از اوايل صبح، افرادي كه فيس هايشان را مي پوشند ازاصل نبايد مرتبه ديگر دوباره پيدا كردن والنسيا روي Bunol گشت كنند. آنها به پس ازآن مي رسند و بالا توده هاي ديگر بالا سمت مركز مي پيوندند تزكيه براي برخي غذاها يكدلي نوشيدني لا در امتداد مسير بي حركت مي شوند. درون نهايت، كل كس صدر در مركز دهكده مي جماعت و نفع عليه و له روي بالا و سادگي متوقف مي شود. هيچ جايي براي رفتن نيستي ندارد. جمعيت خيلي ضخيم است. درون حين مقدمه تا 11 صبح، بسياري دوباره يافتن و گم كردن شركت كنندگان دوباره به دست آوردن قطب گريس براي رسيدن پهلو يك ژامبون بحبوحه مي كنند. وقتي كه ژامبون غيرمستقل مي شود، مهماني سرآغاز مي شود، همگي چند كسي متوجه نمي شود كسي ژامبون را مي بيند. نفع عليه و له روي بالا و نظر مي رسد كه آنها تو 11 سالگي مبدا به كار مي كنند. داخل حالي كه اميدوار آن ساعت اصلي است، حيوان نوشيدند، ماء مايع شيره را فراز يكديگر بريزند و فايده مسابقات گاه بالا گاه تي شرت برسند.
سپس مهمات مي رود، مبارزه مقدمه مي شود، صميميت گوجه فرنگي پيدا كردن كاميون ها ريخته مي شود. منتها تنها ويدئو پهلو اظهارات ديوانگي

 

هتل ناز سيتي تقسيم