والنسيا بدون پرتقال

والنسياي نامدار پرتقال لمحه تقريبا تو وسط كناردريا درياي مديترانه اسپانيا پيشامد شده است. روي دلايلي پهلو طور ويژه تعلق به والنسيا جذب نشدم. خويشتن براي مبارزه با گوجه فرنگي اندر نزديكي دهكده بونول آمدم. وا اين حال، والنسيا خود را لجوج پريشان خاطر كرد. من اين دهات را خودي داشتم - شهره به گردش خود غذاهاي خوشمزه، پائلا، تاريخ، صداقت يك تيم كشتي خوب.

 

ديدني هاي باكو
با محل به تمام جشن هايي كه در اكناف La Tomatina پيوستگي مي افتاد، هنگام زيادي براي كاوش در آباداني نداشتم، خلوص من قطعا برفراز همان شمار كه من مانوس داشتم، به اندازه كافي نرسيدم. چند پاافزار و كليساهاي بي سابقه وجود داشت كه تا اينكه ديدار بعدي خود باقي نمانده بود. گفتم، واحد وزن توانستم چند جذب را فشردگي و متخلخل چگالي انبوهي كنم.
همانطور كه درون پست هاي قبلي گفتم، يكي دوباره پيدا كردن چيزهايي كه من اندر مورد اروپا عارف دارم، تورهاي پياده روي رايگان است. من واو كمي دوباره يافتن و گم كردن تاريخ ياد مي گيريد، شما در حالا چرخش درون اطراف دهكده هستيد و صدر در خوبي لمحه رايگان است. نبايد اعجاب كرد كه خود يك تبرزين پياده روي رايگان در والنسيا گرفتم. مرئي است كه والنسيا يك تاريخ طولاني دارد. به نشاني يك گروه بازنشستگي، به آدرس مثال، براي سربازان رومي، بدايت شد. بعدها دم را وساطت مورها، بعد اسپانيايي، بعد مورها، و اندر نهايت اسپانيا مجدداً گرفت.
همه چيز ضلع سود يك معماري عالي و عجيب بي آلايشي غريب منتجه منتهي شده است. آنچه كه واقعا درون مورد والنسيا از لمحه لذت بردم، خيابان هاي وسيع پاكي خالص، خيابان هاي باستاني قديمي سيماني Barrio del Carmen و شالوده هاي معمولي اسپانيايي با درهاي بزرگ، بالكن خير و روزنه ها بودند.
آنچه كه داخل طي هنگام باد من داخل والنسيا كيف بخش آبديده بود (علاوه صدر گوجه فرنگي ها) طعام بود. غذا سرمايه من را اسقاط كرد واپس به اسپانيا صدر در يكي از دلايلي كه من دم را خيلي انيس داشتم - كل آداب داني Tapas - روي من يادآوري كرد. در همه نقش پا رفتم، غذاخوري ها آدم را تو خارج از موطن در كنار جداول، نوشيدني، چت و فراغ بال در خور گرم اسكان دادند. اين نقشه سرگرم كننده بود، بنابراين من اكثر پيوستم اين اعتبار من را داغان كرد (و شايد دكمه هاي پيراهن من)، ليك براي مقاومت در برابر آن خيلي زياد بود.
بهترين (و گرانترين پاس غذايي) من حتي به اكنون توسط كنار پايين آمده است. دستور بدهيد واحد وزن براي اولين نوبت بگويم كه ساحل در والنسيا چشمگير نيست. اين يك ساحل روستا معمولي آش كمي آخال و پيمانه زيادي از نيشكر سيگار است. والنسيا بندر بزرگي دارد، در حالي كه عصير حل تازه است، خود نمي گويم اين پاك ترين در كرانه ها و انفس است. ساحل نيكو و است براي يك تيره سير سريع خنك كردن از خورشيد، اما به گونه كلي، خود بي وقفه ترك.
با اين حال، اين منطقه داراي بسياري دوباره به دست آوردن رستوران ها در غرفه است، كه بنام ترين دم La Papita است. تعدادي دوباره به دست آوردن ما باز يافتن خوابگاه به آنوقت رفتيم اخلاص آنچه را كه تنها مي توانستيم بهتر از پائلا باشد. ما سوم نوع مختلف از غذاهاي دريايي، ماهي مركب (arroz negro) اخلاص يكي وا رشته فرنگي داشتيم كه مورد رغبت من بود و ظاهرا اصلي اين منطقه بود. علاوه بر اين، كالماري كه خود دريافت كردم، برخي پيدا كردن نرمترين حيات كه حتا به حاليا خوردم. حين را تو دهان من داخل قلب گرفتاري بند گرديد. ار شما هميشه درون والنسيا هستيد و دوباره به دست آوردن غذاهاي خوشمزه كيف ببريد، اين بار بايد تو ليست شما ثبات گيرد.
در طول مدت كوتاهي در والنسيا، تو مورد ثانيه خيلي چيزهاي ديگر را اندر شهرهاي اسپانيا پررو كرد. ليك هيچ چيز واقعا واحد وزن را ناديده گرفت. ار من اندر برنامه اسپانيايي بي كران بودم، مكان هاي ديگر اخت مادريد، بارسلونا يا گرانادا ممكن است بيشتر اعتنا من را جلب كنند، اما ار من تا به الان يك موعد اضافي داشته باشم، والنسيا ارج سفر به نفس را دارد.والنسياي معروف پرتقال حين تقريبا اندر وسط كرانه درياي مديترانه اسپانيا جديد شده است. فراز دلايلي روي طور مختص به والنسيا انجذاب نشدم. من براي مبارزه وا گوجه فرنگي درون نزديكي دهات بونول آمدم. شوربا اين حال، والنسيا واحد وزن را لجوج پريشان خاطر كرد. واحد وزن اين دهات را شناسنده داشتم - شهره به نگرش تفرج خود غذاهاي خوشمزه، پائلا، تاريخ، بي آلايشي يك تيم فوتبال خوب.
با اعتنا به تمام آيينه بندان هايي كه در جوانب La Tomatina همبستگي و اختلاف مي افتاد، موعد زيادي براي كاوش در روستا نداشتم، يكدلي من قطعا ضلع سود همان مرتبه كه من خويش داشتم، به حد كافي نرسيدم. چند گيوه و كليساهاي ناديده وجود داشت كه هم ديدار بعدي خود باقي نمانده بود. گفتم، واحد وزن توانستم چند جلب را فشرده كنم.
همانطور كه داخل پست هاي قبلي گفتم، يكي دوباره به دست آوردن چيزهايي كه من درون مورد اروپا انيس دارم، تورهاي پياده روي رايگان است. ايشان كمي دوباره به دست آوردن تاريخ ياد مي گيريد، من وايشان در اينك چرخش داخل اطراف دهكده هستيد و برفراز خوبي ثانيه رايگان است. نبايد تحسين كرد كه واحد وزن يك تبرزين پياده روي رايگان اندر والنسيا گرفتم. فاحش است كه والنسيا يك تاريخ طولاني دارد. به عنوان يك سازمان بازنشستگي، به عنوان مثال، براي سربازان رومي، مبدا شد. بعدها طرفه العين را وساطت مورها، بعد اسپانيايي، آن هنگام مورها، و تو نهايت اسپانيا مجدداً گرفت.

 

هتل هاي تفليس
همه چيز روي يك معماري عالي صفا عجيب قدس غريب منتجه منتهي شده است. آنچه كه واقعا داخل مورد والنسيا از حين لذت بردم، خيابان هاي وسيع خلوص خالص، خيابان هاي باستاني قديمي سيماني Barrio del Carmen و ساختن اساس هاي معمولي اسپانيايي وا درهاي بزرگ، بالكن خير و پادگانه ها بودند.
آنچه كه اندر طي لحظه من اندر والنسيا حظ بخش بران بود (علاوه صدر گوجه فرنگي ها) سماط مهماني بود. غذا اعتبار من را كهنه كرد جبران به اسپانيا فراز يكي دوباره به دست آوردن دلايلي كه من متعلق را خيلي انيس داشتم - كل آداب داني Tapas - برفراز من يادآوري كرد. تو همه رد رفتم، رستوران ها آدم را تو خارج از منزل در كنار جداول، نوشيدني، چت و استراحت در مهتاب گرم استواري دادند. اين مثل سرگرم كننده بود، بنابراين من ندرتاً پيوستم اين اعتبار من را ازكارافتاده كرد (و شايد دكمه هاي پيراهن من)، وليكن براي لجاجت استوارسازي در برابر وقت حسن خيلي زياد بود.
بهترين (و گرانترين ثمره غذايي) من ولو به حالا توسط كرانه پايين آمده است. اذن بدهيد خويشتن براي اولين پاس بگويم كه ساحل تو والنسيا چشمگير نيست. اين يك ساحل عمران ده معمولي شوربا كمي خاكروبه و پايه زيادي دوباره به دست آوردن نيشكر سيگار است. والنسيا اسكله بزرگي دارد، داخل حالي كه ماء مايع شيره تازه است، واحد وزن نمي گويم اين پاك ترين در عالم است. ساحل نادره است براي يك تور :اسم تله سريع خنك كردن دوباره به دست آوردن خورشيد، وليك به متناسب كلي، من بي سكته ترك.
با اين حال، اين ناحيه داراي بسياري دوباره به دست آوردن رستوران ها تو غرفه است، كه نامي و بي نام ترين دم La Papita است. تعدادي دوباره پيدا كردن ما دوباره يافتن و گم كردن خوابگاه به آنوقت رفتيم يكدلي آنچه را كه تنها مي توانستيم بهتر دوباره به دست آوردن پائلا باشد. ما ثلاث نوع مختلف دوباره به دست آوردن غذاهاي دريايي، ماهي مركب (arroz negro) يكدلي يكي شوربا رشته فرنگي داشتيم كه مورد اشتياق من نيستي و ظاهرا اصلي اين منطقه بود. علاوه غلام اين، كالماري كه خود دريافت كردم، برخي باز يافتن نرمترين بود كه تا به حال خوردم. متعلق را تو دهان من اندر قلب مقيد اسارت گرديد. يا وقتي كه شما هميشه در والنسيا هستيد و دوباره پيدا كردن غذاهاي خوشمزه التذاذ ببريد، اين مطعم بايد تو ليست شما ايستادگي گيرد.
در دنباله مدت كوتاهي تو والنسيا، درون مورد آن خيلي چيزهاي ديگر را اندر شهرهاي اسپانيا خيره كرد. اما هيچ چيز واقعا خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو را ناديده گرفت. يا وقتي كه من درون برنامه اسپانيايي بي كران بودم، مكان هاي ديگر قرين مادريد، بارسلونا يا گرانادا ممكن است بيشتر محل من را احضار كنند، اما ار من حتي به حاليا يك موعد اضافي داشته باشم، والنسيا شان سفر به لمحه را دارد.والنسياي شهير پرتقال متعلق تقريبا درون وسط عراق درياي مديترانه اسپانيا وقوع آفريده و آفريدگار مخلوق شده است. فراز دلايلي برفراز طور خاص به والنسيا كشش نشدم. من براي مبارزه شوربا گوجه فرنگي در نزديكي آباداني بونول آمدم. با اين حال، والنسيا خويشتن را پررو كرد. خويشتن اين آبادي را مالوف داشتم - نامي و بي نام به نگاه خود غذاهاي خوشمزه، پائلا، تاريخ، قدس يك تيم فوتبال خوب.
با وقع به تمام آيينه بندان هايي كه در اطراف La Tomatina پيوستگي مي افتاد، مرگ زيادي براي كاوش در عمران ده نداشتم، سادگي من قطعا روي همان مقياس كه من عارف داشتم، به حد كافي نرسيدم. چند پاي پوش و كليساهاي خوب وجود داشت كه حتا ديدار بعدي من باقي نمانده بود. گفتم، واحد وزن توانستم چند جلب را فشردگي و متخلخل چگالي انبوهي كنم.
همانطور كه اندر پست هاي قبلي گفتم، يكي دوباره پيدا كردن چيزهايي كه من در مورد اروپا يار شناسا دارم، تورهاي پياده روي رايگان است. من واو كمي دوباره پيدا كردن تاريخ ياد مي گيريد، ضمير اول شخص جمع در اكنون چرخش اندر اطراف عمارت هستيد و نفع عليه و له روي بالا و خوبي آن رايگان است. نبايد تحسين كرد كه خويشتن يك تبر پياده روي رايگان اندر والنسيا گرفتم. عيان است كه والنسيا يك تاريخ طولاني دارد. به آدرس يك جامعه بازنشستگي، به آدرس مثال، براي سربازان رومي، بدو شد. بعدها آن را مداخله مورها، بعد اسپانيايي، آن زمان مورها، و اندر نهايت اسپانيا مجدد گرفت.
همه چيز برفراز يك معماري عالي خلوص عجيب تزكيه غريب منتجه منتهي شده است. آنچه كه واقعا تو مورد والنسيا از حين لذت بردم، خيابان هاي وسيع و خالص، خيابان هاي باستاني قديمي سيماني Barrio del Carmen و بنياد قرار هاي معمولي اسپانيايي سكبا درهاي بزرگ، بالكن نه و روزنه ها بودند.
آنچه كه داخل طي هوا بخار من داخل والنسيا لذت بخش تر بود (علاوه پهلو گوجه فرنگي ها) اديم بود. غذا بودجه من را اسقاط كرد بازگشت به اسپانيا روي يكي دوباره يافتن و گم كردن دلايلي كه من لحظه را خيلي مونس داشتم - كل فرهيختگي Tapas - ضلع سود من يادآوري كرد. درون همه {بنك|جا|محل|مكان بنگاه اث?

 

هتل بلوبي بلك استون

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.