راز نفع عليه و له روي بالا و سفر طولاني مدت

من بسياري دوباره به دست آوردن ايميل هاي درخواستي لون گلكار و علانيه خودم را دريافت مي كنم. انسان پست هايم را راجع چگونگي سفر ضلع سود من مي خوانند ولي هنوز ملال مي دانم كه آيا من چيزي را برگردانم. چه اتفاقي مي افتد؟ آنها مي پرسند، غيب من براي انهزام از كابين و مرتبط بودن يك عروس؟ آيا من نصيب كشي كردم؟ آيا خويشتن يك صندوق توكل دارم؟ بايد بود داشته آرزو بادا كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو را بسيار ويژه كند.

 

ديدني هاي گرجستان
من خيلي از اين ايميل ها مريض هستم كه تو نهايت نان را دوباره پيدا كردن بين مي برم. احتمالا من از جمعيت مخفي مسافران براي اين انفصال شدم، قدس رولف پاتس قدس بيل بريسون احتمالا پس دوباره پيدا كردن من جورابهاي خويشتن را ميفرستند، وليكن من هركسي را داخل راز ارشد خود صدر در شما معرفي ميكنيم زيرا شما اهل دانستيد.
Vagabonds، عشاير بي آلايشي مسافران طولاني هيچ چيز خاصي ندارند. من واو هيچ توان فوق العاده و حساب هاي بانكي سوئيس نداريم. من فكر ميكردم اين جور افراد اختصاص هستند - براي آنچه اجرا ميدهند منحصر بالا فرد هستند. آنها فام را پيدا كرده بودند كه دوباره يافتن و گم كردن محوطه اي كه به نزاكت مال زنجير شده بود، سبكبار شد. من رشكين بودم. رشك كردم واحد وزن مصمم فراز زندگي اين زندگي آرزومندانه سفر، زندگي درون سراسر دنيا و رابطه داشتن ماجراهاي عجب انگيز است كه من وتو فقط اندر مورد متعلق را بخوانيد.
Backpacker سفر تو مزرعه زيبا
اما هنگامي كه در اتوبان روم شدم، مخبر شدم كه رمز آنها اين است كه هيچ راز وجود ندارد. بسياري از انسان اين كار را اجرا دادند. اين ويژه تعلق نيست اين منحصر به فرد نبود. من فكر كرده بودم كه خويشتن در حالا سفر فراز يك ماجراجويي هيجان انگيز هستي و عدم كه اندازه كمي از نفر ابوالبشر و جانور به سپس مي آمدند - آنك من بالا Khao San Road رفتم و اندر تابستان آمستردام آويزان شدم. مسافران رسيده و قديم را ديدم كه دقيقا ايضاً چيزي را كه خود داشتم انجام مي دادم اخلاص هيچ كدام دوباره به دست آوردن آنها كودك هاي صندوق تكيه نبودند. نه، من ويژه تعلق نبودم بسياري از دد ديو اين كار را ادا دادند. فقط هيچكدام دوباره به دست آوردن آنها به منزل ساختمان من نرسيده بودند.
سفر طولاني يك ابتياع بزرگ درون سراسر دنيا است. سال گشت سال مرگ شكاف براي بسياري از انسان يك رخصت پروانه عبور است. طبيعي است كه يك يا نوبت سال طول بكشد حتا زندگي بي آلايشي كار تو جايي ديگر تو سراسر دنيا انجام شود. داخل برخي باز يافتن كشورها، اين امر غيرممكن است. مشكل اين است كه يكي باز يافتن اين كشورها آمريكا نيست، ضلع سود همين دليل واحد وزن فكر كردم اين چيزي ويژه تعلق است. با اين حال، من روي سرعت خبره شدم كه هيچ كاري دريده و يا پي جويي هاي ارشد بانكي به كاربستن نداده است. تنها چيزي كه اين اشخاص داشتند اين عدم كه من روبرو از حين نبودم تمايل به ارتكاب آنچه آنها ميخواستند دوباره به دست آوردن انتظارات جامعه ايفا به جريان انداختن دهند، فقط بالا اين دليل كه از طرفه العين لذت بردند. آنها بالا سادگي گفتند: «من مي خواهم سياحت كنم» سادگي سپس نزاكت مال را ايفا به جريان انداختن داد و طرفه العين را كار كرد.

 

جاهاي ديدني استانبول
Backpacker سفر تو ساحل
آنها آنچه را كه مي خواستند اجرا دادند - يك ايده انقلابي براي من در نفس زمان. اما آنجا از سالها سفر، خبره شدم كه اين انقلابي نيست. اگر بشر واقعا چيزي را مي خواهند، لمحه را اعمال مي دهند. ار بخواهيد يك تلويزيون ورقه اسباب نمايش مسن تر و كهتر يا دي وي دي داشته باشيد، وقت حسن را خريداري كنيد. خواه واقعا ميخواهيد سوشي را براي ليل غذاي شب و بامداد بخوريد، براي شامگاه ميخواهيد سوشي داشته باشيد. گر مي خواهيد سياحت كنيد، اين كار را هم انجام خواهيد داد. اين متعسر است پايدار مثل اينكه راهي براي پرداخت حين تلويزيون يا ماشين جديد نفس پيدا كنيد، اين مسافران فايده سادگي زندگي خويشتن را منظم كردند هم بتوانند تور :اسم تله كنند. همانطور كه مي شنويد، درون كجا يك قصد وجود دارد، راهي هستي و عدم دارد.
مردم دوباره يافتن و گم كردن من در مورد اينكه آيا من در مورد صورتحساب، بازنشستگي، بي آلايشي yada، yada، yada نگرانم. وقتي دام تار مي كنيد، تمام اين چيزها ناپديد مي شوند. من الان هيچ اسكناس ندارم تنها چيزي كه خود روز به روز انجام مي دهم من گروش زيادي به اين ايده دارم كه ما نبايد زندگي مان را كنار بگذاريم پاكي ما بايد براي اجرا بخشيدن فايده آرزوهايمان كوتاهي كنيم. به چه جهت بايد بهترين كلاس هايم را درون دفتر نفقه كنم، صرفه جويي در مقام ارژن براي سن كه ممكن است حتي نمي بينم سادگي يا يا وقتي كه من حين را ببينيد، ممكن است براي التذاذ بردن دوباره يافتن و گم كردن بيش از قدر مريض باشد؟ بله، ضمير اول شخص جمع مسافران طولاني موعد كمي براي خورشيد باراني برج مي كنيم، اما ما داخل مورد آينده چشم انتظار نيستيم. پيدا كردن امروز كيف مي بريم محافظت از حاليا و آينده ذات را باز يافتن كار نفس را. وقتي مسافرت را ايستا مي كنم، بعدا مخبر خواهم شد.
بنابراين هنگامي كه دوباره پيدا كردن مسافرين مي خواهيد كه اين كار را اعمال دهند، آنها فريه نمي گويند، آنها هيچ چيز خاصي را به كاربستن نمي دهند و هيچ راز بود ندارد. ما پهلو سادگي يك تصميم آگاهانه براي اعمال اين كار اتخاذ كرديم و پشت از ثانيه فقط براي هدف خود كار كرديم، سود جويي در پول بيگانه و پيدايش برنامه ها برقرار مثل آنچه كه شما وا هر گونه سرمايه گذاري ديگر در زندگي خود انجام مي دهيد.

 

هتل گراكو متخي

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.