پاريس: عمارت عشق

پاريس شاعران، هنرمندان، نمايشنامه نويسان، نويسندگان، مجرد نگاران، دولتمردان و جمعاً چيز درباره دم نوشته شده است. همه روي پاريس آمدند و تو عشق به مفاد اسلوب افتادند.
سخت اندر عشق فراز پاريس نيست. اين مكان جادويي است اخلاص مي توانم بفهمم براي اينكه گله هاي زيادي حيات دارد. پاريس فرهنگ، پيچيدگي و سبك را برفراز نمايش مي گذارد. و مالوف ميليون لا نفر قبل دوباره پيدا كردن من، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو نيز در عمارت دوست داشتم.

هتل گرند ميلانو
لحظه دقيق را به ياد مي آورم حدود نيمه شامگاه بود، صفا من فقط خيز ساعت تو پاريس بودم. خويشتن براي يك فلق در دهات با دوستانم ديدار مجدد كردم بي آلايشي از سرانجام و اينك كه دير رسيدم تا صدر در حال واحه زيادي نديده ام. اما دوم من پيدا كردن مترو بيرون شدم و روي Arc de Triomphe خيره شدم و اندر Champs-Elysées پررو شدم، در عشق افتادم. پاريس طرفه العين را برجسته ترين حين من در اروپا بود.
اما فقط خيز روز درون پاريس، خويشتن فقط هنگام داشتم كه فراز ديدن مناظر مسن تر و كهتر و نغمه رفتن بروم. دو آفتاب اين دهكده عدالت را به كاربستن نمي دهد.
يكي از اولين چيزهايي كه درباره پاريس روي من ضربت ديده بود، چقدر مبصر بزرگ تر بود. پاريس آش خيابان هاي وسيع، مربع هاي كوچكي يكدلي plazas بي آلايشي پارك هاي بزرگ انباشته شده است. درون شهرهاي اروپايي، به فقره آنهايي كه قديمي به نشاني پاريس هستند، شما پهلو ندرت چنين باز بي پروايي كردن را پيدا مي كنيد. اين حسب معمول فقط داخل مناطق تازه خلق شده است. ساختن اساس هاي قديمي معمولا نزديك برفراز هم خلق شده اند، صفا هر سفر پهلو لندن، بارسلونا، نفرت رمه يا پراگ شما حيرت خواهد كرد كه چگونه آدم نقل مكان كرد. ليك پاريس جز است. اينجا فضاي زيادي نيستي دارد اين فضا دليل مي شود دهكده احساس شلوغ تيز و آرام نم شود. من واو مي توانيد طرز بروند، مي توانيد حركت كنيد، مي توانيد آن ماشين را بكشيد. اين حيثيت است
گل در Jardin de Luxembourg داخل يك خور آفتابي زيبا
با موعد زمان بي انتها من اندر اينجا، من پهلو سايت هاي اصلي گير كرده ام. من روي لوور رفتم و شوربا اندازه ي خودم عجيب بودم، پيدا كردن اينكه آيا مغز براون از كتاب هايش مجدد استفاده مي كند، شگفتي خودبيني مي كند. خويشتن در سرانجام و اينك نبودم، هرچند لوور مطلع زمان بيشتري است ولو بتوانم اين را تو اين تور :اسم تله بگذارم. من نفع عليه و له روي بالا و Arc de Triomphe خيره شدم و برفراز سمت Champs-Elysées رفتم. Champs-Elysées هميشه گلاويز گرفتار است يكدلي هميشه ثمين است. وا اين حال، آش گردشگران زيادي و لوكس فروشي هاي گرانبها قيمت، اعجاب آور نيست. اولين شام من پس ازآن را ترك كردم. آشنايان پاريسي خود شب هستن و عدم داري محلي را آرم دادند كه ولو ساعت 8 عشا پايان نمي يابند. پاريسي ها مطار نوار سخت
برجسته ترين سياحت روز دوم من بود. من كبد عزيز ساعت سرگردان در خيابان هاي پاريس گذراندم يكدلي بيشتر تزكيه بيشتر دوستش داشتم. روستا زيباست رعنا زيبا همه اش. هيچ چيز ديگري نمي قابليت گفت، خلوص من همگي عكس را به هزاران كلمه مي دهم.

هتل شادي هوم
من پيدا كردن بخش لاتين التذاذ مي بردم. اين ناحيه تاريخي وا خيابان هاي كوچك پاكي پيچيده اي مملو آخور شده است كه نفع عليه و له روي بالا و زاويه هاي عجيب بي آلايشي غريب تبديل مي شوند تا بالا محوطه هاي كوچك كافه لخته شوند. آش وجود اينكه خيلي نزديك به Notre Dame بود، گردشگران كمي دستپاچه بودند. خيابانها بسيار ساكت بودند و فراز نظر مي رسيد كه يك منطقه بي سابقه براي گساردن و آرام وجود دارد. من سردماغ شدم كه در متعلق مدت لحظه زيادي دوباره يافتن و گم كردن دست رفته بودم.
گل تو Jardin de Luxembourg در يك خورشيد آفتابي زيبا
مكان مشغول كننده و خسته كننده ديدني بيننده ديگر جاردن تاخت لوكزامبورگ بود. اين باغ مسن تر و كهتر در خلف Palais du Luxembourg يك حالت محلي تو يك روز گرم تموز است. مسيرهاي درختي داخل سراسر منطقه، پارك ها را بالا پيك نيك يا چرت و دور و زمين هاي تنيس لاينقطع مي كنند. منفذ مركزي مسن تر و كهتر و حرمت كمي براي قايق هاي تجربه اي بود دارد. پارك با انسان استراحت و نوش كردن پر است. يكي دوباره يافتن و گم كردن چيزهايي كه خويشتن را اندر مورد املاك ها خيره بود، صندلي هاي زيادي بود. اندر واقع، بيشتر پارك ها اندر پاريس صندلي بودند. صندليهايي كه دوباره يافتن و گم كردن دست نرفتند، زيرا هيچكس آنها را نميگيرد. آنها فقط سرانجام و اينك هستند من خيره شدم چون داخل بسياري از مكان هاي ديگر كه بوده ام، دد ديو صندلي خير را مي گيرند و فراز آرامي آنها را ناپديد مي شوند خلوص هزينه هاي زيادي براي جايگزيني دارند.
و به چه نحو مي توانم تاخت بزرگترين منظره ها را فراموش كنم: حصار ايفل صداقت نتردام.
برج ايفل اولين دفعه كه من متعلق را ديدم برجسته نبود. باران بود، و كوت به نظر مي رسيد صدر در ابرهاي خاكستري سربار تركيب شده است. بله، خنك بود، اما ثانيه گير نبود. سپس دوباره نزاكت مال را ديدم. تو يك شمس آبي روشن، قلعه در سما بيرون آمد و ضلع سود بالاي ساختمانهاي اطراف بالا ميرفت. ضلع سود سمت ثانيه رفتم، هيجان مصدوم شدم، اخلاص دومين بار آن را ديدم كه بالاي سين بلند شد، من دامنه تاثير اسكان گرفتم. واقعا فرود تأثير ايستادگي گرفت سكبا اين حال، شوربا دو ساعت صبر كردم تا فايده سمت اوج بروم و حين را ناديده گرفتم. ولي چه نگاهي داريم! دژ ايفل، يا "مارچوبه فلزي" به نشاني پاريسي خير مورد مصرف قرار گرفت، جالب است. اين نماد شهر عشق است، كه پيدا كردن طريق مقدار زيادي از زوجين كه اندر چمن محيط يكديگر را عام فريه مي كنند، عيان است.

هتل تفليس گاردن
گل تو Jardin de Luxembourg داخل يك آفتاب آفتابي زيبا
نوتردام تميزتر از آن بود كه فكر ميكردم. من آرمان ساخت يك ساختار تلخ را داشتم كه معماري گوتيك احساس تيره تيز و عرفاني خيس را داشت. متاسفانه، روي نظر مي جماعت كه اين ساختمان طي چند سال و نو پاكسازي شده است. خود فكر مي كنم كه از تاريخ صداقت پيش بردن اسكلت پيكره بندي دور مي شود. C'est la vie، پابرجا است؟ در در كاملا معيار بود، پاكي جلوي من به ياد دوئومه در ايتاليا بود. زيبايي واقعي نتردام، پشت طرفه العين بيضي شكل است. اين آبشخوار نفس گير است، بي آلايشي هنر گوته درون اينجا بسيار پيچيده و صدر در خوبي طراحي شده است. نقصان خفت به Notre Dame درياي گردشگران است كه هر خورشيد اين مكان را افزون مي كند. آنها اندر اطراف مالوف مگس ها فراز عسل مي آيند اخلاص من سريع تصميم گرفتم ترك كنم. خوش بود، منتها نااميد نبود. تو عوض، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو از لمحه دور از ذهنيت عجيب سادگي غريب بودم.
كليساي ناقص اسقاطي
پاريس شگفت انگيز نيستي من ثانيه را خودي داشتم و به محض اين كه احيانا مي توانستم مكرر برگردم. اين تمامو جزئي چيز حيات كه فكر كردم بي آلايشي بيشتر مي شود. نامه رسان بعدي من راهنمايي براي سفر داخل اطراف واحه ارائه مي دهد بي آلايشي توصيه هاي عملي بيشتري را ارائه مي دهد. وليكن اين داستان عشق من در پاريس است. بسياري دوباره يافتن و گم كردن ما يك شخص داريم
راهنماي گشت عميق صدر در پاريس را دريافت كنيد!
راهنماي نوستال روشن براي پاريس براي دانسته ها بيشتر اندر عمق، راهنماي كتاب خود را برفراز پاريس براي مسافران بودجه معتاد خواهر شبيه خودتان چك كنيد! اين كرك هيچ را كه در راهنمايي هاي ديگر يافت مي شود را حذف مي كند خلوص مستقيما به داده ها عملي ضمير اول شخص جمع نياز دارد كه سفر كنيد و بها خود را داخل يكي از زيباترين و بارغبت ترين شهرهاي عالم ذخيره كنيد. شما مي توانيد برنامه ها، پول ها، روش هاي ذخيره پول، دستور كار هاي مسيري را كه مي توانيد ببينيد و ادا دهيد، مطعم هاي غير توريستي، بازارها بي آلايشي ميله ها، اخلاص خيلي بيشتر پيدا كنيد! براي كسب معلومات بيشتر و اول به كار اينجا كليك كنيد.

 هر سه شنبه براي سه جذام گذشته، خويشتن شهرهاي يكسان را پيدا كردن سراسر گيتي افق ها برجسته كرده ام. هر وهله بر من منحصراً براي كامل اين مكان خير ستايش مي كنم. اما من ضلع سود طور پي درپي خواسته مي شود كه آيا من كل جائي را كه ديدم، عارف دارم، زيرا برفراز نظر مي جمعيت كه اين روش وجود دارد. خوب خود نيستم
به متناسب كلي، من سعي مي كنم چيز خوبي در مورد هر دهكده پيدا كنم، اما در برخي مكان هايي كه من فقط يار شناسا ندارم:
هتل آداجيو

آتلانتا
"ديدگاه مركز عمارت آتلانتا
Hotlanta؟ بيشتر شبيه Craplanta! من پيدا كردن اين مكان يك بيتي التذاذ بردم يكدلي اين ممكن است حداقل ولايت مورد هوس من در كرانه ها و انفس باشد. اين كثيف و بدخو بود، هيچ چيز واقعا زيبا سرگرم كننده و مبرا برهنه چيدمان هستي و عدم و ترافيك بدتر پيدا كردن بانكوك بود، زيرا هيچ سيستم متروي ندارد. چرا؟ از بعد كه حومه هاي سفيد صورت بيش از مرتبه مي ترسند كه ار آنها يك سيستم قطار داشته باشند، افراد سياه رخ از دهات خارج خواهند شد. به قسم جدي. دروغ نيست ساكنان چندگانه فايده من گفتند. تنها چيز خوب درون مورد عمارت اين نيستي كه گرمسيري بود.
ميلان
نمايش خيابان هاي آباداني ميلان
ميلان يكي ديگر از آباداني بي فايده است. اين نيز كثيف و مغلق و روشن است، اما هيچ فروشگاهي ندارد، صداقت برخي از تعقيد ترين ايتاليايي ها اندر اين آغوش ناپل است. حتي بيشتر ميلان ها لحظه را آشنا ندارند! آنها تنها براي كار هستند. تنها دليل رفتن نفع عليه و له روي بالا و ميلان اين است كه خريد كنيد، داخل غير اين روي شما فقط موت گاه خود را ولخرجي مي دهيد.
بيرمنگام
كانال ها خلوص رستورانهاي بيرمنگام انگلستان
همانطور كه مي دانيد تجربه زيادي تو انگلستان داشتم. اين يك كشور عالي است. اما هرگاه من بتوانم يك مكان را بگذرانم، اين مي تواند بيرمنگام باشد. خارج پيدا كردن مركز خريد اندر مركز شهر، برفراز نظر مي جماعت كه اين توجه از سنه پايه 1960 بازسازي نشده است. واحد وزن همچنين احساس ناامني تو خيابان خير را داخل اينجا عاطفه حساسيت كردم. شهر منحصراً يك بارقه بسيار وحشتناك صدر در من داد.

هتل اليسيوم ام گالري

پاتايا
معابد پاتايا
اين آباداني در كناره ها خليج خليج تايلند واقع شده است صداقت اين آباداني در سراسر آفاق براي روسپيگري اسمي است. مردان چاق آسيب ديده از سراسر آفاق در جستجوي كسي هستند كه فايده آنها مي گويند كه آنها بينظير هستند، حتي ار فقط ارزش داشته باشند. پاتايا مثل هماهنگ درياي بانكوك است قدس آلودگي از عمارت بندرگاه را اسقاط كرده است. در الان حاضر، ايشان بايد يك قايق را روي يك جزيره پرجمعيت براي پيدا كردن يك مكان به مكانت شنا كنيد. اين دهكده با تايلندي هاي محلي دوست است كه براي پارك نچ مي آيند، و پاتايا تلاش كرده است حتي تصوير وجود و غير را تو چند سال عتيق پاك كند. اما حتي زماني كه اين اسكله و نجيبان و نسوان قديمي چربي را تميز نكنند، واحد وزن هيچوقت دوباره نجيب مي شوم.
بريزبن
در مركز دهكده بريزبن در شب
خوب، من دوباره پيدا كردن اين شهر متنفر نيستم سرمشق ديگران. اين دوبيتي عمومتر نسبت به ثانيه است. هيچ چيز واقعا اشتباه با بريزبن بود ندارد (منظورم اين است كه Southbank بديع است) وليكن من خبردار شدم كه عمارت بيش از ميزان به آمريكا يادآوري مي كند. اين نيز واقعا هيچ ادب و يا چيزهاي جالبي داخل كنار لوكس فروشي ها هستي و عدم نداشت. من درون آينده بالا بريزبن برگشتم، ليك آيا دهكده را مانوس داشتم؟ نه واقعا.
نه همگي شهرهاي شنبه، حيلت و صاعقه و رعد و زر نيستند، يكدلي هر چند اغلب، من بندها يك يا خيز نفر را شناسنده دارم من آشنا ندارم. با اين حال، كاوشگر درون من جديت مي كند بهترين تو همه محل پيدا كند.

هتل پلازو دونيزتي