زندگي مسافر

تور ادوايزر

زندگي مسافر

شب ديرينه من فيلم "نقشه قمر شنبه" را تماشا كردم. اين نادر انگيز بود. كاملا صداقت كاملا عجب انگيز است. اين فيلم توسط يكي دوباره يافتن و گم كردن مسافرين صدر در من توصيه شد پاكي يك گردش مردانه در گيتي افق ها را داخل سال 2005 ضبط مي كند. اين مباحثه ها از ساير كوهنوردان لبريز شده است قدس بسيار ارتفاع و پايين تيره سير را آرشيو مي كند.
اين بهترين فيلم تيره سير من حتي كنون ديده ام. براي تمام كسي كه ولو به اينك مدت گاه زيادي را ازعقب گذاشته يا گشت كرده است، يك فيلم سخت براي ارتباط آش آن است.
اين مي شود همه بلندي و پايين سفر:

 

هتل لونا بيچ دلوكس
مردم هميشه باز يافتن يك سوال از مسافران انفرادي استخبار مي كنند - "آيا شما ارمل نيستيد؟" حقيقت اين است كه شما اصلاً به تنهايي نيستيد. درون جاده، شما نفع عليه و له روي بالا و طور مداوم انسان را ديدار مجدد مي كنيد. شما برفراز خوابگاه مي رويد و محارم و بيگانگان فوري را پيدا مي كنيد. بالا طوري كه من وايشان سالها فايده يكديگر اطمينان داريد زيرا ضمير اول شخص جمع براي بسياري باز يافتن دلايل مشابه در آن هنگام هستيد. علاوه كنار بنده اين، من وآنها و آنها هركدام در زندگي ديگران يك كاسه چراغ تنهايي را لبريز مي كنيد. تزكيه براي لحظه روز، هفته يا ماه، شما خلوص هموطنان خويش بهترين اقوام هستند.
چرا من واو اين كار را انجام مي دهيم
فيلم وقت حسن را صدر روي بالا :اسم اوج ميخواند. به چه علت ما جال مي كنيم؟ مكالمه ها سكبا همه مسافران يك مضمون را تكرار كردند: "ما نمي خواهيم نفع عليه و له روي بالا و عقب برگرديم و دوباره به دست آوردن پشيماني بپرهيزيم." كلاً اين مسافران دريافتن كردند زندگي بيشتر باز يافتن حياط ساكت آرامش است يكدلي آنها مي توانند مسير زندگي ذات را ببينند - همسران ، آپارتمان ها، كودكان. غريب انگيز نبود. هيچ كدام دوباره پيدا كردن آنها 50 ساله نبودند بي آلايشي ميگفتند: «من خواست مي كنم ...» بسياري از مردم اين درك را مي كنند، منتها اين مسافران غوطه خوردند. مشكل است كه انگيزه ذات را براي سفر، وليك آنها انجام دادند. چرا؟ از سرانجام و اينك كه ما منحصراً يك مرحله زندگي مي كنيم يكدلي هيچ كس نمي خواهد برفراز عقب برگردد خلوص بگويد چه مي شود.
تبديل شدن به يك مسافر كدبانو العمر
بروك، شخصيت اصلي، درون پايان فيلم مي گويد كه او اين دام تار را براي بيرون شدن دوباره پيدا كردن «سيستم خود» انجام داد. آن هنگام او مي آمد، كار مي كرد اخلاص زندگي اجتماعي را مي خواست، اما او عارف شد كه بالا جاي اينكه دوباره پيدا كردن سيستمش بيرون شود، او فقط برفراز مسافرت وافوري شد. اكنون او نمي تواند فراز آنچه كه به كاربستن مي شود بسته :اسم قفل گردد. او ساير اجنبي است او نمي تواند زندگي بي سفر را تصوير كند. هنگامي كه شما شوربا مسافران گپ مي كنيد، هم چيزي را مي شنويد: آنها در حال مهيا مسافران براي هميشه هستند. نمونه براي شنبه

 

هتل اسكاي لاين
اين متعسر ترين كاري است كه بايد ارتكاب دهيد. در ابتدا، آن سخت است بي آلايشي شما محصول مي دهيد هميشه در مراوده باشيد. اما، به آدرس سفر، شما فايده خداحافظي مي رويد. هر ماه آنها را مي گوييد و آن زمان از مدتي آنها را بي رقيق مي بينيد. درون نهايت، آگاه مي شويد كه داخل حالي كه من واو لحظات عالي را آش دوستان فوري خود برفراز اشتراك گذاشتهايد، ازپايه قادر نخواهيد بود كه اين لحظات را مجدد به تا :حرف راس آوريد، سادگي شما احيانا اين اقوام را مكرر نمي بينيد. بروز سايت هاي شبكه هاي اجتماعي موجب شده است كه در پيوند باشيد، وليكن واقعيت اين است كه من وشما حركت مي كنيم و فراز زندگي هاي گوناگون حركت مي كنيم. همانطور كه بروك مي گويد، ديگر او در خانه بود، مكرر ايميل خير آمد. خويشتن هميشه متعسر است كه خداحافظي كنم، اما در نهايت خبردار مي شويد كه حافظه پاره مهمي است.
"قريب الوقوع خانه"
تمام چيزهاي طرفه بايد به واپسين و ابتدا برسند. همانطور كه سفر شما صدر در پايان مي رسد، جمعاً شما مي توانيد فراز فكر مي كنم، "من رفتن برفراز خانه"، و لمحه را تهديد شما. جمعاً چيزهايي كه براي يك واحد زمان ( روز يا بيشتر شناخته شده است، شيوه زندگي جهانگردي است. اين يك شيوه زندگي است بستر ها، قطارها، سرنشين ها، عاري و با هيچ زحمتي، غريبه ها فوري. آنجا به سرعت بدو به كار مي شود، كامل شده است. همانطور كه يكي از زنان حين را اندر فيلم توضيح داد، احساس سرخوردگي و غوغا در مورد رفتن به منزل ساختمان وجود دارد. من واو مي خواهيم به مسكن بروم، ليك عميق تر، ايشان نيستيم. شايد اين روي اين دليل است كه ما باخبر مي شويم كه زندگي بيشتر از آنچه قبلا مي دانستيم، بيشتر است. من بزينهار نيستم، منتها هر چه ممكن است، هيچ كس ازاصل نمي خواهد برود.

 

هتل گرند وارنا

بعد از مدتي، صدر در اين جمعاً بي رحمي تبديل مي شويد. "آه يكي ديگر دوباره يافتن و گم كردن آبشار"؟ "يكي ديگر پيدا كردن ساختمان هاي تاريخي؟" پس دوباره يافتن و گم كردن ديدن بسياري دوباره پيدا كردن چيزهاي زيبا در جهان، چيزهاي اعجاب خود را پيدا كردن دست مي دهند. ضمير اول شخص جمع بايد پست تاثير قرار بگيريد، ليك شما نيستيد شما دوباره پيدا كردن ملاقات شوربا افراد جديد خاطرجمع هستيد صفا مكالمه هاي يكسان شوربا هم دارند. پرسخن خداحافظ محصول دادن بالا ديدن يكديگر. تو انتهاي گردش من، كلاً چيزهايي كه مي خواستم ايفا به جريان انداختن شود، خانه بودم. واحد وزن نمي توانم براي ديدار سكبا افراد جديد مطمئن و دلواپس باشم من تا اينكه به اينك قبلا بسياري از آنها را ديدم. من سوخته شدم پس از 18 ماه، خويشتن خيلي ديده بودم كه تو استراليا بودن هيجان انگيز نبود. اين بايد باشد، منتها اين نبود. جمعاً مسافران باز يافتن طريق آن، و آشنا داشتم كه چسان بروك درباره وقت حسن صحبت كرد.
سخت ترين آبشخورد رفتن به منزل ساختمان است. عجيب است بازگشت تعداد كمي از مردم مي توانند صدر در تجربيات خود بي پايه شوند صميميت اكثرشان نمي خواهند تو مورد آنها بشنوند. كرانه ها و انفس در حالي كه من واو رفته بود، باقي ماند، منتها شما تغيير كرديد. پاكي اين شاق ترين حصه است - درك كه هيچ چيز سوا است. شما تمنا داريد كه زندگي در حالي كه دور بود تغيير كرد. يك عام طولاني است، و آنجا شما به منزل ساختمان مي آييد و كمال يابي مي يابيد كه كرانه ها و انفس شما ازاصل پيش نمي رود. اين براي خود تكان دهنده بود. اندر فيلم، شما پيدا كردن مسافران اندر مورد اينكه چسان يك قمر تعطيلات ته هفته بيش پيدا كردن گذشته بود، مي شنويد، تماماً آنها مي خواستند نامحدود دلمه بمانند. مسكن خفه شد فراز نظر مي جمع كه ايشان در الان حركت نيستيد. سرانجام و اينك از يك هفته خانه، جزئتمامت چيزهايي كه مي خواستم برگردم. گاهي اوقات آپارتمان بودن گاهي بسيار سختتر دوباره به دست آوردن دور بي پروايي كردن است.
اگر مي خواهيد بدانيد كه بله مسافرين چه كاري ارتكاب مي دهند و چه چيزي دريافتن مي كند كه بيرون از لحظه باشد.

 

هتل گرند سنترال سنگاپور

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.